خیلی مسخره بازی دراورد. چای سفارش داد سریع شروع کرد به خوردن قند رو با فاصله ده متری پرت کرد تو دهنش بعدش چای رو میریخت تو نعلبکی و میخورد.
یه جایی هم قوری رو سرکشید دیدم صندوق دار که یه خانم بود خندش گرفته بود ازش
گفتم نکن این کارو گفت کسی حواسش نیست اشکال نداره
بارها رفتیم کافه همیشه خوب بود اولین بار بود اینطور ابروریزی میکرد واقعا خجالت کشیدم 😭