بچه ها ی حجم بی اندازه غم توگلومه . ولی مسافرتم مجبورم بخندم تظاهر کنم . تو گلوم ی بغض وحشتناکه . دردمو ب هیچکس نمیتونم بگم . قبلا هر مشکلیم بود ب چند تا از دوستام میگفتم ولی الان خفه شدم . دارم میمیرم و نمیخوام و نمیتونم ب کسی چیزی بگم . حس میکنم اگ تکرارش کنم تازه میفهمم چقد بدبختم