2777
2789
عنوان

بچه ها شده ی غمی تو دلتون باشه ولی نتونین ب کسی بگین؟

| مشاهده متن کامل بحث + 982 بازدید | 98 پست

عیب مکن جان من گرمی بازار نیست

بنده شایسته ام خواجه خریدار نیست...

با که توان گفت این کز ستم او مرا

شکوه بسیار هست قوت گفتار نیست🙂

غنچه با دل گرفته گفت: زندگی  ...  زندگی لب ز خنده بستن است   گوشه ای درون خود نشستن است  ...  گل به خنده گفت: زندگی شکفتن است   با زبان سبز راز گفتن است ...  گفتگوی غنچه و گل از درون باغچه باز هم به گوش میرسد...  تو چه فکر میکنی   کدام یک درست گفته اند   من فکر میکنم گل به راز زندگی اشاره کرده است   هرچه باشد او گل است  ...  گل یکی دو پیرهن بیشتر ز غنچه پاره کرده است   "قیصر امین پور"

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

عیب مکن جان من گرمی بازار نیست بنده شایسته ام خواجه خریدار نیست... با که توان گفت این کز ستم او مر ...

چ شعر خوبی وصف حال منه من همیشه تو زندگیم مشکل داشتم زندگیم مثل رماناس ولی درد دل با چند نفر میکردم الان لالم فقط 

سکس تراپی یعنی چ دکتری رفتی؟ چ بد خداروشکر الان حل شده 

س ک س تراپی خودش تخصصه الان عزیزم و پزشک داره

منو همسرم باهم رفتیم.

چون چند ماه قبل ازدواج عمل جراحی تخمدان انجام داده بودم همش میترسیدم رابطه برام دردناک باشه و همین باعث ترس از رابطه شده بود برام

خداروشکر با دو جلسه رفتن پیش س ک س تراپ حل شد

خیلی زیاد اکثر شبا از فکر نمیتونم بخوابم ولی کسی آدم درک نمیکنه منتظرن نقطه ضعف بدی بکوبن تو سرت تنه ...

وای خدا ،وای از دردا وای از شبها که دردا انگار سنگین تر میشه ،وای از خدا که هر چی التماسش میکنیم به دادمون نمیرسه، پس ما چیکار کنیم آخه ،له‌ شدیم،بسه دیگه😭💔

وای خدا ،وای از دردا وای از شبها که دردا انگار سنگین تر میشه ،وای از خدا که هر چی التماسش میکنیم به ...

همیشه من تا نزدیک مرگ میرفتم از شدت مشکل و برمیگشتم ولی الان نه . واقعا خستم 

اگ میتونی بگو

جای خالی مامانم خیلی عذابم میده همه شادن میخندن همه دارن زندگی میکنن ولی انگار تو چاله ی سیاه افتادم و راه نجات نیست برام 

اگر توجمع باشم نخندم همه میگن حسودی نکن 

ولی حسودی نیست 

میگن عمرش دست خدا بوده مگه مامان ما چکارمون میکنه

آخه اسی مامان من فرشته بود 

توجمع تنهام مجبورم بخندم هزار بار بهم گفتن حسود و حالمونو میگیری 

اولین یلدای بدون مامانم مجبور شدم خونه ی خالم بمونم مسیر شلوغ بود کشد برگردم .

جشن گرفتن میدونستن حالم بد و بدتر میشه ولی جشن وگرفتن وسطش برق قطع شد ناراحت شدن 

گفتم عیب نداره مامان برق و وصل کن من تو دنیای خودمم مهم نیست (که خونه روشن شد برق امد خالم با چنان حالتی نگاهم کرد من فقط شوخی کردم انگار روح مامانم برق و قطع کرده ) 


ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792

داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته