خواب دیدم داشتم عروس میشدم انگار یه لباس عروس عجیب تنم میکردن سفید و نقره ای بود .قیافه م غمگین بود حتی از لباسم غم میبارید از فضا غم می بارید نمیتونم چطور توصیف کنم..بعد.
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
یه تابلو آبی و سفید رنگ اندازه کف دست بهم از روبه رو نشون دادن که روش عدد ۱۰ حک شده بود و من از این عدد این بهم انگار فهمانده شد که ۱۰ روز دیگه دنیا رو ترک میکنم.شاسدم ۱۰ سال..۱۰ روز دیگه از بعد خوابم میشه ۳ شهریور.بعد انگار من داشتم میرفتم یعنی منو میبردن اختیارم از خودم نبود🥺بعد یه صدا بهم گفت مواظب فلانی خیلی باشین اسم یکی از بچه هام رو گفت..اخه خیلی بهم وابسته س..
خوابتون روبرای هیچکس تعریف نکنید مگرمطمئن باشید اون شخص واقعاادم پاک ودرستیه بعدم صدقه بدید و ...
باشه عزیزم..فقط به همسرم تعریف کردم..و اینکه خوابای من همش الهام دهنده س😓اینو همه نزدیکانم میدونن..وقتی برای یکی از فامیل یه اتفاقی قراره بیفته من خواب میبینم و دلشوره میگیرم. و تماس میگیرم باهاشون. و متاسفانه اون اتفاق بده رخ میده