عصر با دوستی که از بچگی باهمیم میرفتیم جایی عصرونه چون داره اساس کشی میکنه موقتا چند سال باید تهران زندگی کنن خواستیم بی بچه با هم باشیم
سر چهارراه بعد چراغ سبز از آینه ماشین پشت سری دیدم راهنما زدم میخوام گردش به راست کنم خداروشکر تازه راه افتاده بود آهسته بود از پشت زد ماشینم ی کم فرو رفت ما عصبانی پیاده شدیم شاکی اما اون راننده واقعا آقا و با ادب بودن آروممون کردن عذر خواهی کردن اما من شاکی نه آقا وایستا افسر بیاد دوستم و ایشون هر چی گفتن کوتاه بیا چیزی نشده بریم گفتم فقط افسر بیاد
تا به همسرم زنگ بزنم و عکس بفرستم افسر امد منم شدم مقصر
این اولین تجربه تصادفم بود تو این چند سال