ببخش ندیدم
مثلاً دیشب رابطه خواست گفتم باشه بعد ساعت ۱۱ از بیرون اومدیم تا بچه خواب کردم شد ۱۱ونیم. دیدم خوابیده در صورتی که عصرش تا ۷ خواب بود و اینکه بقیه شبا ۱۲ یا ۱ میخوابه
امروز صبح زنگ زده میگه بچه خوابه میگم آره میگه تا ۵ دقیقه دیگه خونه ام بیدارش نکن گفتم باشه
۵ دقیقش شده نیم ساعت ۴۰ دقیقه
خوب بچه بیدار شده اومده میگه چرا بیدارشده
فحش به من میده
خستم کرده خودش هیچ مسولیت و وظیفه ای تو خونه نداره
از لحاظ عاطفی محبتی همه چی من پیشقدم باید یشم
یه کار بهش میسپارم حداقل یکماه دیگه انجام میده
پولم که نداره هیچ وقت
اما من باید در هر شرایطی وظیفه هامو انجام بدم خدا لعنتش کنه هم اونو هم خونوادمو که نه میتونم باهاشون دردل کنم نه پشتم هستن
کاش بمیرم نباشم