2777
2789
عنوان

داستان زندگی فرناز

| مشاهده متن کامل بحث + 2812 بازدید | 76 پست
دیگه نمیشه ویرایش کرد،بنظرم اون قسمت های که نوشتید رو جایی سیو کنین،تاپیک رو حذف کنین،دوباره از اول ...

نمیدونم میترسم برام داستان شه 😌😔 متاسفانه ناخواسته وارد جنگ شدم و از هر چیزی استفاده میکنند واسه ضربه زدن به من مجبورم تاپیک و حذف کنم و دوباره بزارم البته با نی نی یار مشورت میکنم و بعد 

نمیدونم میترسم برام داستان شه 😌😔 متاسفانه ناخواسته وارد جنگ شدم و از هر چیزی استفاده میکنند واسه ض ...

ای کاش همون اوایل که متوجه شدی یارت ،شریک درستی واسه زندگی نیست،دل میکندی،با کمک مادر و پدر خدابیامرزت که پشتت بودن ،راه زندگی رو می‌رفتی ،باور کن تنها بودی هزار درجه موفق تر از الان بودی ،اون شریک زندگی فقط سنگ بود جلو پات،شاید الان یه کارآفرین موفق تو گرجستان بودی...

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

ای کاش همون اوایل که متوجه شدی یارت ،شریک درستی واسه زندگی نیست،دل میکندی،با کمک مادر و پدر خدابیامر ...

متاسفانه عشق آدم و کرو کور میکنه حالا من جزییات رو نگفتم اونا رو بگم که هیچ خیلی دوسش داشتم و صدالبته به شدت از طلاق میترسیدم چون خواهرم و برادرم هم جدا شده بودن 😔البته الان آدم متفاوتی شدم

متاسفانه عشق آدم و کرو کور میکنه حالا من جزییات رو نگفتم اونا رو بگم که هیچ خیلی دوسش داشتم و صدالبت ...


  بیچاره بابا مامانت،ببخشید اما سه تا بچه بزرگ کردن براشون از جون مایه گذاشتن،یه کدومشون با عقل انتخاب نکرد با یه آدم درست زندگی تشکیل بده،دلشون خوش بشه به زندگی بچه هاشون

ببین من همیشه میگم عشق هم از سر بی عقلیه،مخصوصا عشق غلط،توهین به خودت حساب نکن دوست عزیزم،امیدوارم از الان به بعد فقط اتفاقای خوب برات رقم بخوره😘

 بیچاره بابا مامانت،ببخشید اما سه تا بچه بزرگ کردن براشون از جون مایه گذاشتن،یه کدومشون با عق ...

بستگی داره دیدگاهت نسبت به زندگی چی باشه اگر هر زخمی که میخوری درس بشه برات اونوقت اشتباه یا حسرت برات معنایی نداره درست و غلط بودن هیچ فردی رو نمیشه تشخیص داد البته که انتخاب درست خیلی مهمه ولی اینقدر آدمها هستند که به نظر موجه و آدم حسابی هستند اما بعدش میبینی خودشون سراسر زخم و عقده ان گفتم من تو دوره ای از زندگی هستم و به جایی رسیدم که معنای اتفاقات برام عوض شده میدونم اون اتفاقات باید می افتاد تا الان به این جایگاه برسم 

بازم ممنونم از اظهار نظرت اجازه بدید من باقی داستانم رو میگم تصمیم گرفتم از یه جایی به بعد جزییات رو خیلی نگم که بعدا نتونند منو به چیزی متهم کنند 


 بیچاره بابا مامانت،ببخشید اما سه تا بچه بزرگ کردن براشون از جون مایه گذاشتن،یه کدومشون با عق ...

میدونی عشق غلط اصلا معنایی نداره تو فقط موقعی میتونی عشق درست رو تجربه کنی که با خودت تو صلح باشی همه زخمهات شفا پیدا کنه آدمهای روبروت آینه تو هستند تا تو خودتو پیدا کنی من خودم پر از مشگل بودم همسر من یه آدم خودشیفته بود و به قول دکتر شیری کسی که مقایل یه خود شیفته هست و عاشقش میشه خودش مشگلش بیشتره چون فکر میکنه با عشق و علاقه همه چی رو حل میکنه من تو یه خونواده مرفه که از لحاظ اجتماعی تو سطح مناسبی بودیم اما یه عالمه زخم از دوره کودکی داشتم گفتم که خیلی باهوش بودم و چون ته تغاری خونه بودم بچه لوس بابام بودم اینقدر منو قبول داشت و فکر میکرد من اشتباه نمیکنم که از اون ور بوم افتادم من اینقدر عزت نفس و اعتماد بنفس داشتم که دچار مشگل شدم فکر میکردم من اصلا اشتباه نمیکنم انتخابم درسته درسته بعدا که با یه مشاور حرف میزدم بهم خندید گفت کجای انتخاب تو عاقلانه بود به قول خودت خانواده هاتون که از لحاظ سطح اجتماعی و رفاهی بهم نمیخورد فرهنگهاتون هم که زمین تا آسمون فرق داشت تو دختر شمالی و اون بچه سبزوار و خانواده مقید پس کدوم معیار و ملاکت عاقلانه بود ...

من اون زمان فکر میکردم همینکه عاشقمه بسه به خاطر من تو روی خانواده اش وایستاد شب عروسیمون که بابام باهاشون شرط کرد باید عروسی مختلط باشه تو حیاط مادرم اینا یه جشن خانوادگی بود که به رسم ما زن و مرد مختلط بودند برادرش اینا قهر کردند جلوی مهمونا ساک بستند رفتند مادرش اون وسط غش و ضعف کرد چرا عروسم داره لخت میرقصه وسط مردا آرمان همونجا به مادرش گفت من فرنازو ول نمیکنم به خاطر شما اما شما رو به خاطر فرناز ول میکنم همیشه و همه جا پشتم بود در مقابل خانواده اش با عشق زیادی زندگیمون رو از صفر صفر شروع کردیم با سعی و تلاش روز به روز پیشرفت کردیم هرکی میخواست عشق و خوشبختی رو مثال بزنه زندگی ما رو مثال میزد 

بستگی داره دیدگاهت نسبت به زندگی چی باشه اگر هر زخمی که میخوری درس بشه برات اونوقت اشتباه یا حسرت بر ...

البته منظورم به شما نیست ها خدای نکرده سوبرداشت نشه دوست عزیزم من الان باهاشون تو جنگم میترسم بعدا بیان بگن این آبروی ما رو برده واسه همین یه جاهایی رو مجبورم سانسور کنم ممنونم که وقت میزاریدو میخونید❤

اون خوشتیپ و خوش هیکل خیلی بهم میخوردیم و با اینکه خانواده ضعیفی داشت و حتی یه کلاس زبان نرفته بود کاملا مسلط به زبان انگلیسی بود تو رشته خودش کامپیوتر چند تا زبان برنامه نویسی رو مسلط بود سخت افزار حرفه ای و یه آدم فوق العاده باهوش صدای خیلی قشنگی داشت هرکی صدا شو میشنید میگفت دوبلوری؟ یعنی خودش به تنهایی همه چی تموم بود اما از لحاظ شخصیت یه آدم به شدت ترسو ، بی عرض و پر از عقده های روانی بود به شدت وابسته من یادمه تو همه سالهای زندگی مشترکمون یه دوست هم نداشت که مجردی جایی بره همش با من بود و به شدت وابسته یه عشق مریض 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز