بگو به نظرم
من بچه بودم همسایمون برای مامانم مزاحمت ایجاد میکرد مامانم برای اینکه شر نشه هیچی نمیگفت تا اینکه مامانم میگه یه روز زنگ زده چرت پرت گفتن مامانمم به بابام گفت بابامم قشنگ با سیاست به مامانم گفت یه بار باهاش حرف بزن مرده هی چرت پرت میگفت پشت خط ولی بابام پشت خط بود قشنگگگ صداشو ضبط کرد فردا پلیس اومد مرده رو بردن مامانم میگه هرجایی از اون به بعد حتی تو کوچه منو میدید مسیرشو عوض میکرد