خیلی وقته توی سایت هستم خواننده خاموش بودم و الان وارد کاربری شدم
۲۰ سالمه و پشت کنکوریم و هیچ امیدی ب کنکور ندارم و رشته ای ک خانوادم مد نظرشونه ب هیچ عنوان نمیتونم قبول بشم
مطمئنم اگ چیزی ک میخوان قبول نشم اجازه نمیدن چیز دیگ ای بخونم..اونم اینکه برم ی شهر دیگ
میدونم اگ دانشگاه هم نرم حتی نمیزارن سرکار هم برم
خیلی احساس پوچ بودن میکنم و اذیتم
حس سربار بودن دارم همش میگم مگ وظیفشونه تا اخر عمر کار کنن بدن من بخورم
گاهی اوقاتم تا دو سه روز چیزی نمیخورم میگم گناه دارن یکم پول در میارن واسه خودشون همش خرج من میکنن..اگ من نبودم شاید زندگیشون بهتر بود
این وسط ی مشکلاتی هم دارم ک هرچند وقت میرم دکتر و این بیشتر اذیتم میکنه
ن اینکه فک کنین خانوادم چیزی گفته ک باعث شده من همچین فکرایی کنم ن..
خودم میدونم ک تا اخر عمرم همینجوریه من بیکار دراز کشیده رو ی تخت تو اتاق و پدرم کار میکنه میده ب من بخورم
هم سن و سالای من غرق خوشی و بخاطر پول پدرشون پز میدن
اما من خجالت میکشم ک بیکارم و پدرم کار میکنه
قیافه ی معمولی هم دارم اما اصلا اعتماد ب نفس ندارم بقیه رو ک میبینم حس میکنم زشت ترین دخترم