یسوال دارم
چرا بچها ک بزرگ میشن دیگ نمیشه تحملشون کرد توخونه.پسرم سرهرچیزی مساله درست میکنه.بحث میکنه.سردردشدم.
خیلی خستم.اصلا حوصله ندارم
دوس دارم برم یجای دوووور نه شوهری باشه ن بچه ای
من مث تو
والا من از مادر بودن یچیز فهمیدم رنج
خیلی سخت مادر شدن
مامان منم همین میگه دخترم🙁
چند سالشه؟من از بزرگ شدنش بیشتر راضیم.راحته که با بچه بزرگ سروکله زدن تا بچه ای که نه میفهمه نه میفهمونه
نمیدونم واقعا
بچه های خواهر منم همینن همیشه هم ناراضین
خواهرم جفتشونو بهترین مدرسه،بهترین اموزشگاه زبان و کلاس فوتبال، شنا گذاشته
همیشه هم کلی به شکمشون میرسه هردوهفته هم از اسنپ فود غذا میگیره براشون میگه نمیخوام چیزی به دلشون بمونه
بعد تا به یکی از خواسته هاشون نه میگه چنان جنگی به پا میکنن و میگن اصلا هیچی نمیخوایم تو و بابا همیشه همینین 😐😐😐😐
چندروز پیش خونه من بودن هنوز صداشون تو سرمه انقد جیغ جیغ و دعوا
نه راحت نیس اصلا.سر هرچیزی بحث داریم.هرچیزی.خودشو خیلی عاقلو کامل میدونه.
یماه نشده سرکار میرف با باباش انقد خوشحال بودم ک روزا صداشو نمیشنوم وشبم بی صدا میخابه از امروز دیگ نمیره اقا راضی نیس از حقوقش.سال بعد میره دوازدهم
با داداش ۴سالشم حتا درحال جنگه
یه دخترم دارم ۱۱سالشه.بااون ک مث سگ وگربن
چون باهاشون رفیق نیستی. بچه های این سن و سال فقط با پدر و مادری که رفیق باشن ارتباط خوب برقرار میکنن
حوصله ناهار پختن نداشتم نذری اورده بودم از مسجد همونو گرم کردم سرهمین مساله درست کرده..اون دوتا کوچیکا هیچی نمیگن این بااین کاراش ب ایناهم یاد میده..
میگ محرمو گزاشتن ک شماها روزا غذاهای گرم شده ب خورد مابدین 😶😑
تو اون سن همه پسرا همینن.درست میشه عزیزم.تحمل کن یکم.باباش اگه میتونه بیشتر بده بش که بره‌اعصابت راحت بمونه.دختر من ۱۳سالشه.خیلی راحت بوده تا حالا که بزرگ کردنش.بعد از اینم الله اعلم،ان شاءالله بی دردسر باشه
ی چن وقتی خاستم رفیق باشم خوب بود اما نشد ادامه بدم..
وقتی فقط میخاد همش کارخودشو بکنه..
اره واقعا اموزش ک ندیدیم..اصلا چجوریه رفیق شدن..
بخدا سرسام گرفتم
دخترم بامتکازد ب بداداشش اونم خورد زمین نزدیک بود انگشتاش بشکنه..خیلی گریه کرد..انقد جیغ زدم سردخترم باز جلو خودمو گرفتم نزدمش😔
بازیشون همینه صب تاشب کتک بازی
عزیزم وقتی تو خونه دعوا و کتک کاری میبینن خوب یاد میگیرن. شما و همسرتون باید فقط و فقط تلاش کنید که آرامش توی خونه برقرار باشه. نسبت به بازی های کودکانه ی بچه ها بی توجه باشید. اونا وقتی ببینن شما آرامش دارید به مرور آروم تر میشن
پیش عموش بود..باباش گفته بش بیا من انقددیگ میزارم روش ...اقا میگه نمیخام مگ من برا بابام کارمیکنم ک اون بهم اضافه بده..هی میگم عمو داره امتحانت میکنه چن مرده حلاجی باز بی فایدس...
میگ اخرین تابستونمه میخام بیکار بگردم حال کنم
رفتم تواطاق دیدم داره ورق وپاسور بازی ب دخترم یاد میده دوساعت سراون ومسائل اعتقادی بحث کردیم..هرچیم میخام توجیهش کنم باز حرف خودش
الانم اومدم تو اطاق هی نوبتی میان شکایت هیچی نمیگم وفقط دارم تایپ میکنم..خسسستههه
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
