آره اول ک خدا بعدش دلخوشیم پسرمه چون همه کارا رو انجام میده. و قول داده کمکم کنه😂 ا ...
خدا پسرتون حفظ کنه انشالله آره خانواده شوهر من که همه ماه تو خونه من بخور بخواب بودن وقتی بچه آوردم آب شدن رفتن زمین بعد یه ماه اومدن انتظار پذیرایی آنچنانی داشتن از من با اون حال خرابم خدا لعنتشون کنه انشالله
خانواده شوهر همه همینن متأسفانه خداروشکر خانواده شوهرم تو ی شهر دیگه هستن😂😂😂
خداروشکر که نیستن .من تازه با اون حالم پذیرایی نکردم ناراحت شدن گفتن بچتو میبریم هیچ بهت نمیدیم طلاقت میدیم میندازیمت بیرون یه زن دیگه برا پسرمون میگیریم فرض کن وقتی هم اومدن اینجوری کردن عوضی ها میگفتن شیر خشکاشو بده تا ببریمش تا یه مدت میترسیدم بچم ببرن افسردگی گرفتم بعد اون
عوارضش مطمئنن از عوارض بیهوشی کمتره ...بعد عمل هم زیاد مایعات بخور اثر دارو از بدنت زودتر خارج شه
غنچه با دل گرفته گفت: زندگی ... زندگی لب ز خنده بستن است گوشه ای درون خود نشستن است ... گل به خنده گفت: زندگی شکفتن است با زبان سبز راز گفتن است ... گفتگوی غنچه و گل از درون باغچه باز هم به گوش میرسد... تو چه فکر میکنی کدام یک درست گفته اند من فکر میکنم گل به راز زندگی اشاره کرده است هرچه باشد او گل است ... گل یکی دو پیرهن بیشتر ز غنچه پاره کرده است "قیصر امین پور"
یکی 17 یکی هم 9 این کلا ناخواسته بود اول هم دغدغه کلا شده بود چجوری بهش بگیم بعد 9 سال دوباره بچه د ...
عزیزززم قدمش مبارک باشه ، خدادوستت داشته ، خب بچه هات خداروشکر بزرگن و اذیتی برات ندارن ومیتونن کمکت هم بکنن ،اگر کوچیک بودن یا موقع مدارس بود سختت میشد .حالا باز خوبیش اینه که تابستونه وموقع باز شدن مدارس خودت وبچت از اب وگل درمیایید
چطوری بهشون اجازه دادی اینجوری باهاشون رفتار کنی؟ من خودم خیلی کاری ب خانواده شوهر ندارم در ...
دستم با عسل دهنشون میزاشتم با استخون.پس میدادن آنقدر نمک نشناس بودن.من هم باهاشون قطع رابطه کردم الان راحتم خداروشکر ولی موقع حاملگیم و زایمام خیلی اذیتم کردن منم سپردمشون به خدا که خدا جواب کاراشون داد پدرش سکته کرد مادرش سرطان گرفت خوشحال نیستم ولی ناراحت هم نشدم برام مهم نبودن اصلا