دیشب مادر شوهرم خواهرش رو دعوت کرد شوهرم و دخترخاله 15 سال پیش خاطرخواه هم بودند و قرار بود ازدواج کنند دختر بعد آلمان میره پزشکی می خونه دو ساله برگشته. دیشب خونه مادر شوهرم دعوت بود همه رو دعوت کرده بود تمام شب میترسیدم مبادا دوباره این عشق و علاقه بین همسرم و دختر خاله اش از سر گرفته بشه. اگه تایپیک های قبلم رو نگاه کنید متوجه میشید مادر شوهرم چقد دوست داره شوهرم منو طلاق بده و دختر خالشو بگیره
به نظر تون حق دارم نگران این دید و بازدید ها باشم. چیکار میتونم کنم
سخته واقعا
آره که حق داری بخدااین چه مادرشوهریه داری خداصبرت بده
شوهرت میتونست نیاد اولا
دوما تو زنشی توی اون مهمونی باید ب هر نحوی از اون دختر سر تر میبودی تو چش شوهرت ک قطعا سری
بنظرم شما نمیرفتین اونجا بهتر بود
شغل شما وشوهرتون چی هست ؟
کاری نمیتونی بکنی
نه نگران نباش مخصوصا اگه رابطع ات با شوهرت اوکیه و اینکه سعی کن تو جمعی که این خانوم هست نری دیگه از طرفی هم اونم شوهرتا دیگه قبول نمیکنه
این بستگی ب شوهرت داره ..اگه متعهد ب شما باسه و علاقه باشهتو زندگیتون هرگز این کارو نمیکنه
فک نکنم دیگه بینشون چیزی شکل بگیره
سخته واقعا درکت کردم از صمیم قلب
ولی خب خودت داری میگی دختر خاله
ممکنه هم و ببینن تو مهمونیا ی خانوادگی دورهمی ها
مهم رابطه خودت و شوهرتع که محکم باشه و عاشقت باشه دیگه خیالت راحت کسی نمیتونه خرابش کنه
رابطه تون باشوهرتون خوبه؟
مادر شوهرت مرض داره !زندگی پسرش رو داده خراب میکنه واسه چی؟؟!!نرید به نظر من مهمونی های بعدی رو
