بچه ها من قبلا جدا شدم و یکسالی هست که ازدواج کردم دوباره . باشوهرم دوست بودیم و از همه لحاظ عالیه مالی و تحصیلات و... بعد چند وقت پیش تو یه مراسمی عمه هام و دختراشون پشت سر منو شوهرم حرف زده بودن و به گوش من رسید بعد بابام زنگ زد به عمه هام که مگه چه بدی بهتون کردیم پشت سر دختر و دامادم حرف زدین.بعد چند روز بعدش هم مامانم دوتا از عمه هامو خونه مادربزرگم دیده و اینا تا مامانمو‌دیدن شروع کردن به هم فحشای بد دادن تا به گوش مامانم برسه.مامانمم خیلی مظلومه جواب نداده و آمده خونه.الان من خیلی ناراحتم و عذاب وجدان دارم که مامانم بخاطر من حرف شنیده😔😔😔بنظرتون زنگ بزنم هرچی از دهنم درمیاد بار عمه ام کنم؟راهنماییم کنید اعصابم خیلی خورده
اهمیت نده بهشون
شوهر من واقعا از همه فامیلای خودم سرتره و همه حسادت میکنن.
قطع رابطه
نه عزیزم دهنتو الوده نکن برن گم شن
من کلا با خانواده پدری قطع رابطه کردم فقط تو روی مردم ی سلام خشک خالی
واقعا من جات بودم زنگ میزدم
هرکسی کوچک ترین حرفی به مامان بابام بزنه ببخشیدا جرررررش میدم ! گه خوردن
عصبی شدم
من باشم زنگ میزنم ، ولی شوهرمو به هیچ عنوان درجربان همچین اتفاقایی نمیزارم.
زنگ میزنم و بعد قطع رابطه. بی احترامی به مادر چیزکمی نیست که بخوای ازش بگذری و بعد به همون آدما تو مهمونی و جوع سلام کنی و کنارشون بشینی
اوه اوه حسادت تا کجا
مادرت خوب کرد جوابشونو نداد
وگرنه چند نفری اعصاب براش نمیذاشتن
چی میگن ؟
ببین خودت تو دهن کسی ننداز
بگذر سرت ب زندگیت و خوشبختیت باشه و براش همیشه صدقه بزار کنار
مامانتم درسته ناراحتی براش اما بزار خدا خودش جوابشون بده
اگه الان زندگیت رو ب راه بیخیال آدمهای بد زندگیتون باشید
اگه جلو روت گفتن جواب بده ولی الان زنگ نزن
من بودم زنگ میزدم حتماااااااا
اما همسرت نفهمه
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
