بابا روانی شدم مادر شوهرم یه پسر و ۴دختر داره خیلی به پسرش وابستس ۷ساله عروسی کردم یه بچه هم دارما ولی ما رو به حال خودمون نمیذاره.. دم ب دقیقه ب شوهرم میزنگه کجایی چیکار میکنی، پاشو بیا
با دخترا و شوهرش مهمونی پارکی جایی نمیره فقط ما باید ببریمش
مسافرت فقط با ما میاد
البته کاری ب من نداره ها فقط پسرشو میخاد هیچ وقت نمیگه با زنت بیا میگه خودت بیا
اگرم با خانواده خودم بریم بیرون آخرش یه تیکه میندازه بعد آروم میشینه
شوهرمم میدونه ناراحتم ولی کاری از دستش بر نمیاد بالاخره مادرشه
این اواخر هم همش میگه خونه هامون رو بفروشیم یه دو طبقه بخریم که پیش هم باشیم البته ما استقبال نکردیم ولی خیلی رو مخمه
شما باشین چطور رفتار میکنین