دوستان دختر عمه شوهرم یک ساله خونش اومده شهری که ما هستیم بعد این یه مدت باهاش رفت امد داشتم دیگه قطعش کردم به خاطر تهمت دزدی که بهم زد
حالا رفته پیش دایم گفته که شوهر من خونه اونا بوده و وقتی من به شوهرم زنگ زدم نگفته خونه دختر عمه اش
گفته شوهر من دوست نداره بره خونه دایم چون رفته خونه اونا در حالی که من میدونستم و شوهرم چون من اون روز خونه نبودم نزدیک نیم ساعت رفته بود اونجا منتظر من مونده بود چون خونمون نزدیکه
یبارم دعوتشون کردم همه جا پخش کرده بود که غذام تند بوده
رفتم کمکش همه خونشو با من تمیز کرد بعد گفت انقدر پول داشتم تو ندیدی دیگه بلاکش کردم
حالا من هی هیچی نگفتم ولی زورم داره پیش فامیلای من به منو شوهر حرف میزنه من میخوام بهش زنگ بزنم سیر حرفش کنم ولی شوهرم میگه ولش کن حسودیش میاد به درک بنظرتون چیکار کنم بهش حرف بزنم یا حرف شوهرمو گوش کنم