2777
2789

ما خیلی زندگی رو سخت گرفتیم

در گذر این هشت سال، نهال وجود کودکم را با دستان خالی آبیاری کردم، در حالی که ریشه هایم در خاک تنهایی فرو رفته بود. هر خنده اش، جانی دوباره بود در رگ های خستگی ام و هر قدمش، فتح قله ای دست نیافتنی. پدری که در نقش مادری فرو رفت، نه برای پر کردن جای خالی، که برای خلق عشقی بی بدیل. اینک، قامتِ فرزندم، گواه ایستادگیِ من است و لبخندش، پاداش تمام سختی ها.

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

هیچوقت درکشون نکردم،همیشه به همسرم میگم بخدا اینا خیلی حوصله دارن،یا پولشون زیادیه

👇❤دو تا بچه بودن توی شکم مادر.اولی میگه تو به زندگی بعد زایمان اعتقاد داری؟ دومی: آره حتما. یه جایی هست که میتونیم راه بریم شاید با دهن چیزی بخوریم. اولی: امکان نداره. ما با جفت تعذیه می شیم. طنابشم انقد کوتاهه که به بیرون نمی رسه. اصلا اگه دنیای دیگه هم هست چرا کسی تاحالا از اونجا نیومده بهمون نشونه بده. دومی: شاید مادرمونم ببینیم. ولی مگه تو به مامان اعتقاد داری؟ اگه هست پس چرا نمی بینیمش؟ دومی: به نظرم مامان همه جا هست. دور تا دورمونه. اولی: من مامانو نمی بینم پس وجود نداره. دومی: اگه ساکت ساکت باشی صداشو می شنوی و اگه خوب دقت کنی حضورشو حس می کنی.مثل دنياي امروز ما و خدايي كه همين نزديكيست😍.
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز