دعوتمون کرده بودن(فامیل خیلی دور) بعد رفتیم اونجا من و مامانم و داداشم و بابام توی یکی از اتاقا بودیم دیدیم صدا جیغ و زار زدن بچه‌هه میاد، بدوبدو رفتیم ببینیم چی‌شده دیدیم مامانش با قاشق داااغ بازو و رونشو سوزونده😐اصلا منی ک سنگم، کباب شدم وقتی طفلکی دیدم بچه رو. مامانمم کلی حرف به زنه زد ولی دیگه دیر شده بود. وقتی اومدیم پس از مامانم پرسیدم چرا زنه این‌کارو کرده؟ اولش نخواست بگه یکم اصرار کردم با خجالت گفتش که حین رابطه، در اتاق مامان باباشو باز کرده و فرار کرده،مامانشم گرفته سییر کتکش زده و تنبیهش کرده با قاشق داغ.. کل بدن بچه رو سوزونده بود اصلا وحشی.
اون قاشقو باید رو خودش میزاشت نه بچه😐
وقتی بچه بیداره رابطه نمیداشتن میمردن؟ اه احمقای کثافت
خاک تو سرش ن به بچه در زدن یاد داده ن خودش رحم و انصاف حالیشه
بی لیاقت کثیف
وحشی به تمام معنا ://////////// وای یه جوری شدم
خدایا به کیا بچه میدی؟؟؟
تو مهمونی رابطه برقرار کرده بود؟؟
شما اونجا بودید باهم رابطه انجام دادن بچه دیده؟
خب شبا رابطه داشته باشن که بچه خوابه
بیچاره بچه
مامان احمق وحشیش باید درو قفل می‌کرد چیکار بچه بیچاره داشت
شما مهمون بودید بعد زن و مرده رفته بودن تو اتاق،بچه در اتاقو باز کرده بود اونم قاشق داغ گذاشت رو دستش؟
همه اینا وقتی شما اونجا بودید؟
بذار باور نکنم
خاک تو سرش مجبوره وقتی بجه بیداره در و باز بذاره و رابطه داشته باشه بجا اینکه بشینه با بچه حرف بزنه متاسفم واقعا
وای
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
