اوووف خیلی زبون تلخ و بجایی داره خداروشکر رفته شهرستان دیر به دیر نیش میخورم ازش 
وگرنه مثلا یه بار سر اینکه زورش اومده بود شیر بها و اینا ما رسم داریم یهو تو جاش خوابیده بود پاشد نشست برگشت گفت میدونی چیه شیربها حرومه من مگه قراره دخترمم و بفروشمش که کالا بگیرم از طرف مقابل و من بغض شدم و تا چند روز تو خودم بودم علنا به خانوادم گفت حروم خور دیگه