2777
2789

رفتیم بیرون پیاده روی.

جلو میوه فروشی یهو دلم توت فرنگی خواست.با اینکه تو مغازه رو هم نگاه نکردم.

همسرم رفت داخل مغازه من بیرون وایسادم.خلاصه حسابی منتطر بودم ک واسم بخره بیاره.

بعد از چند دقیقه اومد بیرون گفت توت فرنگی نداشت.

تا اینو گفت جلو در مغازه زدم زیر گریه.

جوری دلم گرفت و گریه ام اوج گرفته بود که رفتم نشستم رو پله مغازه بغلی زار زار گریه میکردم.

همسرم بیچاره ترسیده بود از یه ورم التماسم میکرد تورو خدا گریه نکن دارن نگامون میکنن😂😂

میگفت بیا بریم ماشین بردارم بریم توت‌فرنگی واست پیدا کنم.

با اینکه دیگه توت‌فرنگی وسط گریه ها یادم رفته بود ولی نمیدونم چرا گریه میکردم.

الان پسرم ۱۴ ماهش شده.

یادم افتاد به اون شب خودم خندم گرفت.

خدایا شکرت

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

چقد بچگونه و لوس رفتار کردی 

اتفاقا اصلا آدم لوسی نیستم.

خیلی سرسختم و سخت گریه میکنم.

اما تو دوران بارداریم واقعا یه آدم دیگه شده بودم.

حتی بعدش ک فکر کردم گریه هام اصلا بخاطر توت فرنگی نبود.

انگار منتظر یه حرکت بودم ک بزنم زیر گریه

خدایا شکرت

چ لوس 

📕واقعاً چرا خودتونو از لذت کتاب خوندن محروم می‌کنید؟📕بابا کتاب خودِ درمانه، درد و رنجاتونو از یادتون می‌بره، بغلتون می‌کنه،  حالتونو به طرز عجیبی خوب می‌کنه، همه جا کلی کمکتون می‌کنه چیز کاربردی یادتون می‌ده، باعث می‌شه معمولی نباشید، باعث می‌شه مغزتون خالی نباشه، ارزشمندتون می‌کنه، باعث می‌شه چیزی برای گفتن یا ارائه دادن داشته باشید، لول شخصیتتونو می‌بره بالا تر، کتاب خود مدیتیشنه. ولی مواظب باشید. چون اگه کنارش شمع و عود روشن بشه و یا قهوه و یه نوشیدنی گرم خورده بشه یا بیکلام پلی بشه، احتمال اور دوز از حس خوب ، زیاده.📕 ❤ (کتاب باعث میشه تا رنج ها غمگینتون نکنن ...بهتون کمک میکنن که رنج هاتونو درک کنیدوهوشیار بشید ..!) هرزمان که درد  خیلی کشنده و شدید شود .. فقط مطالعه میتواند چاقوی درد را کند کند ...! (در گرفتاریها ب کتاب ها پناه ببریم )   ❤من تجربه شیرین ترین دوران زندگیم و مدیون همسرعزیزمم که همیشه واسم بهترین رفیق و دلسوزترین همراه بوده خدارو بابت داشتن همسرم و پسرام هزاران بار سجده ❤

وای منم سر پسرم با شوهرم رفتم بیرون . بعد ازین دست فروشا گفتم برام آلوچه لواشک بخر . بنده خدا خرید و کارتو کشید دید نمی‌کشه . منم بی‌محل شروع کردم بخوردن . رفت از مغازه نقد گرفت و آورد داد . بعد ب من گفت صبر کن شاید پول نداشت کارتم . منم گفتم خودت می‌رفتی می آوردی . من میشستمش می‌خوردم . یعنی مثل بچه ها صبر نداشتماااا . باورم نمیشد اینقدر بی طاقت بودم اون زمان . 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز