هف سال پیش تو همین ایام کلی باهم خاطره ساختیم
ولی رفت
نخواست منو
نامزد بودیم البته
منم بچه بودم و مغرور
ازش نخاستم بمونه
بدترین شب زندگیمو گذروندم..
هف سال گذشته من یه بچه دارم
اون دوتا
ولی حس میکنم دیگه نمیتونم تحمل کنم😭
خاهشا آروم نصیحتم کنین حالم داغوووونههههه
خیلی دوس دارم ببینمش ازش بخوام چرا رفته
به جان بچم بعد از هفت سال هنور نمیدونم
چون دیگه رفت و منم هیییییییییچ وقت دیگه مزاحمش نشدم..
چیکار کنم
راهنماییم کنین تروخدا
باهام بد حرف نزنین
همسرم مدام در حال خیانته..
و به این خاطر این مدت حس میکنم به ته خط رسیدم💔