یکی از اشناها با اسرار دعوت کرد ۴ روز پیش من دوست نداشتم برم واقعا ولی دیگه مجبوری قبول کردم
امشب رفتم کمکش تو اشپزخونه ۱۲ نفر بودیم باخودشون 
دیدم دوتا قابلمه برنج رو گازه 
قابلمه خورشتم بزرگ بود ولی ته قابلمه خورشت بود توشم سیب زمینی سرخ شده بود 
خلال اماده هم گرفته بود 
کشیدیمو و خوردیم و تموم شد ظرفاشو شستیم و اومدیم نشستیم .
خودش تو گوشیش عکس نشون داد بهمون که دیشب دوتا عروس پاگشا کرده بودم مرغ و قیمه و چند جور غذا و دسر  و سالاد بود 
فیلمم گرفته بود 
قشنگ معلوم بود همون قیمه بود اضافه بود 
امشب گرم کرده بود برای ما 
فکر کنم از قبل میدونست غذاش اضافه میاد مارو دعوت کرد