بعد از مرگ کجا میریم ؟

ک انسان ب جاودانگی برسه..

جدا از هرچیزی..

فقط خوشبحال خارجیا یه طوری زندگی میکنن و لذت میبرن ک انگار میدونن بعد مرگ همچی تمومه،

چون بهشت و جهنم رو برای ما اشتباه تعریف کردن..

برای همین باعث میشه فکنیم وجودنداره حتی..

تصور تو از بهشت و جهنم چیه؟؟

فداتشم مرسی قلبم❤️🥺

قربونت

اصلا چرا خدا انسان رو خلق کرد ؟ هیچکدوم به خواست خودمون  نمیایم حالا هم که اومدیم اخرش میمیریم نمیدونیم چقدر خوبیم و چقدر بد اصلا معلوم نیست چی میخواد بشه بعد از مرگ

این دیدگاه جالبیه..

ولی شکل گیری انسان نمیتونه اینجوری باشه..

انسان از اتم و ملکول ساخته نشده..!!

انسان از روح ساخته شده..و برای روح قالبی از جنس جسم درست میکنن و اون روح رو درِش قرار میدن..این جسم از خاک تشکیل شده..و وقتی ک ما میمیریم در واقع این جسمِ ما هست ک از بین میره و یا بهتره بگم ب طبیعت میپیونده جسم تشکیل دهنده ی ما نیست.بلکه روح تشکیل دهتده ی ماست..

ما تا وقتی زنده ایم احساس داریم..یعنی تا وقتی ک روح در جسمِ ما حضورداشته باشه..مثلا تا زمانیکه زنده ایم اگر کسی ما رو باچیزی بسوزونه میتونیم احساسش کنیم اما ب محض اینکه بمیریم و روح از جسممون خارج بشه دیگ احساسی وجودنداره..

پس اونچیزی ک تشکیل دهتده ی بشر هس روحه ن جسم.. و اونچیزیکه تمام میشه و یا ب طبیعت برمیگرده جسم هست..و ما جسم نیستیم ک بتونیم بگیم دوباره ب طبیعت برمیگردیم..

ما روح هستیم..

و روح وقتی ک خارج میشه باید در جایگاهِ خودش قرار بگیره و چون ماده نیست نمیتونه در این دنیا ب شکل دیگه ای بروز کنه..

جسم ماده هس و در دنیای مادی باقی میمونه..

اما روح ماده نیس و ب دنیای غیر مادی برمیگرده و در اونجا جاودانه میشه..

این دیدگاه رو زیاد شنیدم و هرکسی مختاره با طرز فکر خودش مسائل رو تحلیل کنه 

احساس درد و اینا همه از نظر پزشکی و علمی قابل توضیح هستن 

و همین طور این ک چرا بعد مرگ بدن کارایی قبلش رو نداره 

پس با این حساب من ترجیحم ب اعتماد ب علوم تجربی هست 

تا علوم فلسفی و عرفانی 

این همونچیزیه ک باعث میشه ما هیچوق نتونیم بدونیم بهشت و جهنم واقعا چی هستن..

بهشت جای سرسبز و فلان و ایناس؟؟؟

و جهنم مثلا اتش و سوزوندن و هیزم..؟؟؟؟

اینا خودِ خوداشتباهه..

مگ توی اون دنیا جسمی وجود داره ک بشه سوزوندش؟؟؟

و برای بهشت مگ اون دنیا ماده داره ک بهشت دشت و چمن باشه؟..

تعریف بهشت و جهنم چیز دیگه ایِ..

ولی......

نه پرسیدن تناسخ چیه 

گفتم مقوله مفصلیه و توضیحت طولانیه 

پیشنهاد کردم که انیمیشن the egg رو ببین چون توصیف ساده و روونی داره و تو تایم کوتاه توضیحش میده..‌

و اما درمورد اینکه باهم عقایدمو به چالش بکشیم موافقم و باحاله 

راستش من به خدا اعتقاد دارم و به امام علی هم اعتقاد دارم بعنوان یه اندیشمند 

ولی فکر میکنم تا حد زیادی عقاید الان ما درگیر جهله..

دیدگاه تناسخ تو تمام ادیان وجود داره ، زندگی پس از مرگ و بقا و جاودانگی در تمام ادیان وجود داره و من فکر میکنم بخش زیادی از مشتقات ساختگی مردم طی این سالیان طولانی راجع به جزا و پاداش زندگی پس از مرگ و بهشت و جهنم غیر واقعی و بدون منطقه.. پس در هر دینی کم و بیش عقاید خرافه وجود داره

فکر میکنم این درست و منطقی تره که روح انسان از روح خدایی نشات میگیره و چندین بار در چندین کالبد زندگی میکنه تا به کمال برسه...

یه دیدگاهی که جدا از ادیان مختلف و تناسخ و این داستانا وجود داره ، روح و جسد رو بررسی میکنه اینه که خدا به اون شکلی که ما متصوریم وجود نداره 

خدا در واقع تو ذهن ماست ، ما حد نهایی و کمال هر چیزی رو خدا در نظر میگیریم و توی این دیدگاه هم انسان [ یا روح ] به زمین میاد و تجربه میکنه و هر چقد بیشتر به کمال نزدیک بشه و بتونه به حد نهایی نزدیک بشه به خدا نزدیکتر میشه 

و اگر به حدی به کمال برسه که بتونه حد نهایی باشه به درجه خدایی میرسه [ که غیر ممکنه ] ، در هر صورت توی این دیدگاه هم انسان به زمین میاد برای تجربه و رسیدن به درجات عالیه و کمال و این هم مفهوم تناسخه.

اگرم نگرش تحربی داشته باشیم و صرف نظر از روح فنا و بقا جسم رو در نظر بگیریم باز هم منطقیه ، جسدی که توی زمین دفن میشه به زمین بر میگرده و زمین به انسان برکت و انرژی میده - باز هم بنظرم این نوعی از بقاست 

کلا همه ادیان دارن این قضیه رو تایید میکنن ولی توی مفاهیم ثانویه مثل بهشت و جهنم و اینا متفاوتن که با توجه به سناریوهایی توی این سالها برای ما راجع به بهشت و جهنم تعریف کردن بنظرم منطقی نیست و تو بهترین حالت تا حد زیادی تحریف شدس

بله قطعا!!
همه در طرز تفکرشون مختارن..
و من همون
صفحه ی اول اولین پستمو در قالب تحمیل نکردن گزاشتم (اگر دوست داشتید بخونید..)


و اما در مورد ادامه ی صحبتتون..
احساس درد و غیره همه از نظرپزشکی قابل توضیح هستن و این بحثِ من نیس..
معلومه ک قابل توضیح هستن..
قابل توضیح نبودنه احساس درد اون علامت سوالی ک در بحث دنبالش هستیم نیست..
علامت سوال چیز دیگه ایِ..و مربوط ب بحث دیگه ای..

و مسئله ی بعدی اینکه وقتی از اون دنیا و انسان و اتم و غیره صحبت میکنیم ب ناچار از علوم تجربی رد و ب علوم فلسفی میرسیم..
چرا ک من نمتونم درس ریاضیات رو از طریق درس ادبیات جواب بدم..

منظورم اینه ک هر بحثی علم خاص خودشو میطلبه..
و برای هر بحثی نمیشه تنها ب یک علم تکیه کرد..

اون قسمتی ک گفتید عقاید ما دچار جهله رو خیلی قبول دارم..

اینقدر ک باعث شده تعریف و تفسیرمون از واقعیتهای اصلی ن تنها فاصله بگیرن ک کلا تغییر پیدا کنن..

اما در مورد تناسخ..

اگر دیدگاه ب کمال رسیدن رو بخایم بررسی کنیم انسان نمیتونه هربار از جسمی ب جسم دیگه منتقل بشه تا نهایتن ب کمال برسه..چون در اینصورت خودِ واقعیه هیچ کسی ب کمال نرسیده..

در واقع ب کمال رسیدنِ هرکسی منحصر ب خودش هست..

ب کمال رسیدن در برخوردِ من((اعمال من))با طبیعت((زندگی)) هست..پس منحصرا ب عهده ی خودم هست..و نمتونم اونو در کالبد دیگری جستجو کنم و ب کمال برسونمش..

و اینجاست ک بهشت و جهنم تعریف میشن..ک در واقع من خودمو ب کمال رسوندم یا ن..

من اگر در برخوردم با طبیعت عاری از قانون شکنی باشم طبیعتا ب کمال میرسم و ب اون جاییکه ازش خارج شدم برمیگردم((ب روح خدا))و اگر ن از اون روح جدا میشم 

و این برگشت من ب اون روحِ اصلی (روحی ک در بدوِ ورودم ب خلقت،، از خدا در من دمیده شده))همون کمال هست..

و این با تناسخ در تضاد هست..