بچه ها واسه دنیا اومدن بچه ، شوهرتون قربونی کرد یا خانواده شوهر؟ واسه من ، چون رسم داشتیم شب عروسی قربون کنن ولی مادرشوهرم نذاشت، میخوام به همسرم بگم که بهشون بگه اونا قربونی کنن ، لااقل پول گوسفند بمونه توی جیبمون
عفیقه رو هم جدا میدیم، واسه خونه آوردن نوزاد منظورمه
مال من پدرشوهرم قربونی کرد جلومون وقتی اومدیم خونه..
همینجوریش یه شهر بام بَده..تو سمت من باش عذابم نده💔🎶🎶🎶🎶🎶🎶🎶🎶🎶🎶🎶🎶🎶 یکروز بالاخره آخرین کسی که تو رو میشناسه میمیره! و خاطرت برای همیشه فراموش میشه....! پس از زندگیت لذت ببر❣️
به نظرم از خانواده شوهر توقع نداشته باشید بهتره اگه اصرار به قربوین جدا دارید و میتونید خودتون قربونی بدید نمیتونید دیگه بهشون این هزینه رو تحمیل نکنید مگر اینکه خودشون بخوان
هر کسی یک نابغه است ، اما اگر یک ماهی 🐟 را از روی توانایی اش در بالا رفتن از یک درخت 🌲 قضاوت کنیم آن ماهی تمام عمرش را با این باور زندگی خواهد کرد که یک احمق است
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
ببین برای من گوسفند عقیقه کردن تا لحظه اخر منت گذاشتن ی بار گفتن خانواده خودمون فقط بیان شام واسه خانواده تو رو میفرستیم جلو درشون و هزار بهانه دیگه ..اخرشم هعییی گفتن ...الان برای بچه دومم ب شوهرم گفتم خودمون قربونی میکنیم
در این دنیا طوری قدم بردار انگار مهمونی و فردا میخوای برگردی به خونه خودت
بابای من 14 تا نوه داره همه رو عقیقه کرده ولی قربونی جدا نه.... بنده خدا ورشکست میشه دم ب دقیقه گوسفند بخره قربونی کنه🤣🤣🤣هميشه ی نفر حامله هس خب... چرا فقط برا خودتون دردسر و استرس درست میکنید تو بارداری! از هیچ کس جز خودتون توقع نداشته باشید!!! ما شب عروسیمون گوسفند کرایه کردیم اومد طرف کشت و رفت.. برا بچه هامم قربونی نکردیم عقیقه کردیمشون
برا من که شب عروسی رسم داشتیم اما قربونی نکردن. برا بچه هم چون با بچه خواهر شوهر تقریبا همزمان دنیا اومدن شوهرم بهشون گفته بود بچه بیارینش خونه ما تا همین جلوی پای دوتاشون قربونی کنیم نمیخواد شما بگیرین. منم نزاشتم بیاد گفتم خودشون براش انجام بدن ما وظیه ای نداریم
ما پولشو دادیم توانبخشی برای عروسیم پدرش قربانی کرد
در یک شب از شب های زیبا خدا تورا در دستانمان قراررداد و مارو لایق تو دانست از ان پس تو به زندگیمان رنگ ومعناو مفهوم دادی...پسرمون دارا عشق زندگیه مامانو باباش یه مردادیه جذاب
من وقتی اومدم از بیمارستان جلو پای من و بچم پدر شوهرم گوسفند خریده بود و قربونی کرد البته هدیه بچه هم همونو حساب کرد... ولی بعد تو دو ماهگیش خودمون گوسفند گرفتیم واسه عقیقه ش قربونی کردیم گوشتش رو بین نیازمندان تقسیم کردیم