از ۱۳ سالگی دوست شدیم و خیلی وابستش بودم همههه کار براش کردم تو خوشیا غم همه بودم افسردگی گرفتم اولش خوب بود بعدش بد شد با یه پسره اشنا شد و منو فروخت و هیچ وقت کنارم نبود و ۱۸ سالم که بود ولم کرد و بدتر افسرده شدم
شکست بدی بود
دو سه سال خودمو جمو جور کردم حالم خوب شد
باز باهم دوست شدیم چند ماه پیش ولی نه مثل قبل بهش حس خوبی ندارم و دیگه دوسش ندارم
پسری که باهاش بود بهش خیانت کرده و افسردست و تنهاست و کسی دورش نیست
چیکار کنم برم کمکش؟؟
نه.
نه
اصلااااا
چهار چوبتو باهاش حفظ کن نیازی نیست مثل قبل کنارش باشی
صبر کن اگر خودش به کمکت نیاز داشت کمکش کن و تمام
نه به خودت فکر کن
سلام عزيزم اگر باهاش ارتباط برقرار ميكني و حس بدي ميگيري ممكنه تو هم افسرده بشي و انرژي منفي بگيري دوري كن و به دوست ديگه اي ميدوني بهش نزديكه بگو كنار باشه و حواسش باشه بهش🌸
یه دوست تو رو این همه بهم ریخته؟
ولش کن بابا.
اینقدر تو زندگی آدم های مختلف میان و میرن. اینم یکیش.
آدم تو یه شرایطی ممکنه قید خانواده رو بزنه و کات کنه دوست و رفیق که چیزی نیست.
برو دنبال آدم هایی که بهت آرامش میدن نه این که وجودشان بهت استرس و ناراحتی و غم میده.
منم از این جور دوست ها داشتم دوست بیست ساله ام رو به راحتی کات کردم چون دیدم وجودش توزندگیم فقط باعث اذینه.
عزیزم اینکه تنهاش نذاری و سعی کنی حالشو بهتر کنی خوبه ولی این انتظار رو داشته باش که ممکنه باز هم اینکارو با شما بکنه. در حد معمول در حقش دوستی کن. تنهاش نذار ولی جوری هم نباشه که اگه روزی نبود دوباره اذیت بشی
