دوستان بیست ساله دارم ازشگ می کشم الان یک ماهه حتی پشت در خونه رو ندیدم فقط صدای آدما و ماشینا رو می شنوم از پنجره نه جایی می بره چون وسیله هم ندارن نه اجازه رفت و آمد با خانوادم با دوستی رو دارم
دارم پوست می ندارم به خدا
دیشب اینو بهم گفت چون سه روز پیش سر یه موضوعی دست انداخت رو کردنم خفم کنه بعد دیروز انتظار رابطه داشت ولی من واقعا از نظر ذهنی آمادگی نداشتم و گفتم نه باور کنید تمام حرفاش حول این محور می چرخه به فیلم نمی تونم ببینم باهاش بیرون نمیشه رفت کلا میگه پای زنه رو بین آرایششو ببین سینشو ببین
بعد یک ساعت سرشو گرفت و گفت تو حواست به جای دیگس من یه دفعه حالم بد شد و حمله عصبی بهم دست داد ...
تو رو خدا کمکم کنید خیلی اخلاقای گند داره ولی این اخلاقش و قابل تحمل نیست برام چون پسرم بزرگه می ترسم بشنوه خالش بد میشه ...