2777
2789
عنوان

چگونه شوهرمان راعاشق کنیم.

| مشاهده متن کامل بحث + 53584 بازدید | 165 پست

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

پاییز جون پنج دقیقس میخوام بگم بگو عزیزم. من که خیلی تجربه ندارم اما تاجایی که بدونم کمک میکنم یا بقیه رو میارم. فقط میدونم ما به انرژی نیاز داریم و یه راه درستتر که توی اون مسیر بریم.حتی اگه ناکام شدیم باز برمیگردیمو با انرژی میریم. دوستم درسته هرکیه یه جوریه ولی اولا هممون ادمیم . بعدم دو جنس بیشتر نیستیم. میتپنیم کمو بیش کمک کنیم.هممونم احتمال زیاد مشاوره رفتیم
بچه جون تو مرا جان و جهانی😍😍😍😙😙😙😙
ارایش میکنم موهامو درست میکنم دریغ از ی تعریف من فک کردم که شاید ساده دوس داره الان دیگه ساده میرم بیرون.میگه نمیتونی تیپ بزنی اونقدر حرص خوردم.اعتماد به نفسمو ازم گرفته.باورکنین اندام قدم هرکی میبینه میگه مانکنی فقط صورتم جوش داره دارم تلاش میکنم خوبش کنم.قیافه ام از اون بهتره.اینو همه میگن
از سرکار میاد میرم استقبالش غذا و چای اماده ماساژ موقعه خواب و بدرقه صب که میره سرکار اینکارا خوشش میاد وقتی اینکارو میکنم از خوشی چشاش برق میزنه اونقد عاشقانه نگام میکنه.
پاییز جون بنظرم دست بردار از محبت زیادت . اشتباهه خانومی.حتی اگه عادت کردی و به خاطر نیازات اینکارو میکنی دست بردار. مردتو پررو بار نیار. فکر نکنه واسه همه خواستنیه و تو بد تیپی و ... بهش بگو ابراز محبت کنه .بگو اگه دوسداشتی تیپ بزنم چرا بهم نگفتی؟من که علم غیب ندارم. ادمیم و باید حرف بزنیم . شوهر منم توی ابراز وجود و ابراز احساساتش ضعیفه . یعنی واقعیت این موجودات گاهی نمیدونن باید از اون احساس درونیشون حرف بزنن . شوهر من اهل چاییه . اما به دلایلی من ماهی یک بار درست میکنم . همیشه هم عاشق اینه چای بدم دستشو به قول خودش چایی منو بخوره . دیروز از سرکار اومد صدای قل قل کتری رو شنید . بعد هیچی نگفت . بعد گفت وای پری یه صدایی میاد (فکرکردم صدا قل قل اب رو میگه نیشام باز شد و اماده بودم که بگم اره عزیزم گفتم برات چای درست کنم خستگیت درآد. ) بعد گفت اهااان پنجره بالای اشپزخونه بازه میگم چقدر صدای بچه ها میاد از تو پارک کناری. من. بعدش نشست .من رفتم تو اشپزخونه (تو دلم میگفتم نشنید صدای ابو وگرنه ذوق میکرد)گفت پری بیا بشین کارت دارم.منم از عمد گفتم بذار چایی نبات برات درست کردم ....هیچی نگفت!!!! خلاصه بازم چیزی نگفتم . بعد یه کم حرف زدیم من که یه پیش زمینه هم داشتم دعوامون شد . بعد رفتم چایی رو ریختم توی ظرفشویی(اخه واقعیت چایی اصلا براش خوب نیست منم بهونه اومد دستم گفتم من واسه تو کار یه طرفه نمیکنم حتی چایی درست کردن.حالا خداییش انگار چتیی درست کردن چقدر زحمت داره) بعد سااااکت شدمو سرسنگین. بعد رفتم اماده بشم که بریم بیرون اومد ازم دلجویی کرد بعدش بهم گفت خییییلی نامردی میدونی چقد دلم میخواست چاییتو بخورم بازم برام درست کن باشه؟گفتم دیدم چقدرم واکنش نشون دادی من اینا همه با عشق پا شدم برات چایی درست کنم شوهرم این هفته حداقل یه چایی بدم دستش،ولی تو اصلا به روت اوردی؟بعدم جریان صدا و پنجره و... رو گفتم.گفت واااای من چقد خرم!!!ببخشین. پری برام الان درست میکنی؟گفتم نه خیر/.پس فردا که از سرکارمیام برام درست کن.باشه؟منم گفتم نه خیر. هروقت تو یادت موند ابراز وجود کنی اونوقت خودم با میل برات درست میکنم.... از دیروز تا حالا هر حسی بهش دست میده بهم میگه
بچه جون تو مرا جان و جهانی😍😍😍😙😙😙😙
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

بافت

mmmmasi | 38 ثانیه پیش
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز