من دوسال کنار مادر شوهر و خواهر شوهرم زندگی کردیم تو ی واحد خیلی سختی کشیدم الان واحدبالایی رو درست کردیم رفتیم اونجا خواهر شوهرمم بچشو میزاره پیش مادرش چون پیره حوصله نداره از منم کمک میخواد ولی من اصلا دلم نمیخواد کمکشون کنم چون مادر شوهرم وقتی پیششون بودم خیلی اذیتم کرد مثلا بچمو شیر میدادم ظرف ها رو نمیتونستم بشورم مادر شوهرم ظرف های خودشو دخترشو میشست ولی ظرف منو نمیشیت میگفت خودت بشورش این یکی از نمونه هاشه حالا همین خواهر شوهر هی میاد خونه من با هام صمیمی میشه غذا برام میاره ک من از بچش مراقبت کنم اگه قبلا این رفتاررو نمیکردن کاری نداشتم حتی نمیرم پیششون اخم تخم هم میکنم اینا ی چند روز پیداشون نمیشه بعد ی خواهر شوهر دیگه دارم تا میره پیشش پروتر میاد پیشم این کارو کن اون کار کن امروز تصمیم گرفتم بهش بگم ب دیلیل اون کارهایی ک در گذشته مادرت بهم کرده دل دماغ بچتو ندارم ب نظرتون درسته یا ن
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
بهونه دیگه ای کن.چون نزدیکشونی تنش درست نشه بهتره.یه کلاس ثبت نام کن برو که کمتر وقت ازاد داشته باشی
🇮🇷خوشا تماشای صبح فردا.خوشا بهارت شکوفه زارا.خوشا هر آنکس که دوست دارد .نفس کشیدن در این هوا را.خوشا سرودن به لحن باران.زعشق گفتن به گوش یاران.خوشا تبسم خوشا ترنم.به سایه سارت جان ایران.تو نام عشقی سلام عشقی.برای این دل تمامعشقی.تو دل ستانی تو دل نشینی.تو آسمانی ترین زمینی.خوشا ز نام و نشان گذشتن.به عشق تو از جهان گذشتن.یلان از هفت خوان گذشتن.به سان آرش زجان گذشتن.جان ایران جانان ایران🇮🇷