کسی که تو دلم دوستش داشتم بعد چند سال بهم پیشنهاد ازدواج داد، اومدن خاستگاری حدود دو ماه باهم صحبت کردیم تا اشنا شیم، همه چیز داشت عالی پیش میرفت خیلی دوستش داشتم قرار بود دو هفته بعد انگشتر بیارن، تو اون مدت خانوادگی رفت و امد کردیم ک بیشتر همو بشناسیم، خیلی رابطم با خونوادش خوب بود با خواهر برادراش هنوز نرفته خیلی صمیمی شده بودم با مامانش خییییلی خوب بودم ولی اون و مامانم یکم آبشون باهم تو یه جوب نمیرفت، تا اینکه مامانم گفت رفته تحقیق چیزای خوبی نشنیده، خیلی جدی زنگ زد بدون اینکه از من نظری بپرسه ردشون کرد، خیلی حالم بد بود خیلی زیاد، یه مدت بعد دوباره دیدم بهم پیام داده ک من عاشقتم نمیتونم بدون تو زندگی کنم یا تو رو میدن یا دیگ زن نمیگیرم بیا یمدت باهم حرف بزنیم تا آبا از اسیاب بیفته باز بیام جلو، منم قبول کردم براش توضیح دادم دیوانه وار دوسش دارم ولی مامانم مخالفه، تا اینکه خانواده ها متوجه شدن ما باز باهمیم، دعوای بدی شد خیلی بد، اونم بهم پیام داد ک دیگ منو نمیخواد، خیلی حالم بد شد خیلی الان دوماه تمومه نشستم گوشه خونه و با دنیا قطع رابطه کردم از دوستامم خبر ندارم جاییم نرفتم کارم فقط شده فکر و خیال و گریه و متهم کردن مامانم، گفتم دیگ اسم ازدواجو نمیارم، نتونستم ببخشمش، افسردگی شدید گرفتم یکی دو جلسه مشاوره رفتم، اعتقاداتمو همه رو زیر پا گذاشتم خیلی بدون اون حالم بده وقتی فکر میکنم دوهفته بعد قرار بود بله برونمون باشه کلی برنامه چیده بودیم برا اینده ، فقط ب خاطراتمون فکر میکنم و گریه میکنم، ما ۳ سال همکار بودیم الان بعد جدایی از اون کارم اومدم بیرون خیلی برا اون روزام دلتنگم، نمیتونم بدون اون زندگی کنم خیلی برام سخته دوماهه گذشته و هیچی تو من تغییر نکرده روز ب روز دارم افسرده تر میشم😔دعام کنید
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
ما خیلی باهم خوب بودیم، اره گاهی میدیدم یچی باب میلش پیش نمیره قاطی میکنه ولی در کل خیلی باهم خوب بودیم کنار هم خیلی ارامش داشتیم طوری ک من باور نمیکردم حرفای مردمو اما خودم پیگیر شدم از رفیقاش پرسیدم یسری موارد برام نام بردن ک خب قابل قبول نبود برام ولی با این حال بازم عاشقش بودم میگفتم من درستش میکنم فقط این کنارم باشه😔