امروز داغونم پر از نا امیدی شدم قبلا صبرم بیشتر بود نمیدونم چرا اینقدر طاقتم کم شد فکر و خیال دورم کردن اینو ک تو ذهنم حل میکنم اون یکی یادم میاد نمیتونم بخوابم دلواپسم اصلا دوست ندارم اینقدر منفی باشم خیلی وقته این احساس دیگه یادم رفته بود اما بازم امشب اومده سراغم چیکار کنم؟
یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.
شاید باید یکم استراحت کنی یکم به خودت فرصت بدی کمتر به خودت سخت بگیر یه مدت به چیزی فکر نکنی و دست از درست کردن مشکلات بکشی تا حال روحیت درست شه بعدش بلند شی و قویتر ادامه بدی موفق شی
اعتقادات من خلاف چیزیه که فکر میکنی اکثر جامعه قبولش دارن اینکه تو این جامعه زندگی میکنم به این معنا نیست که تفکرات غالب بهش تفکرات منم باشه _________ درخواست دوستی نمیپذیرم
درش تویی سعی کن فکر نکنی اومد تو ذهنت بگو بیخیال الان وقت استراحته
فقط این استراحت خیلی طولانی و افراطی نشه که دچار مشکل شی
اعتقادات من خلاف چیزیه که فکر میکنی اکثر جامعه قبولش دارن اینکه تو این جامعه زندگی میکنم به این معنا نیست که تفکرات غالب بهش تفکرات منم باشه _________ درخواست دوستی نمیپذیرم