پدر شوهرم زنگ زد رو گوشیم جواب ندادم شوهرم جواب داد قبلش گفتم جواب نده راستش بچها دخترم مریض وقت نکردم خونه رو تمیز کنم جارو برقیم هم سوخت آشپزخونه هم کلیی ظرف نشسته داشتم .. پدرش گفت خونه این میخوایم بیایم پیشتون اونم حتی نگاه بمن نکرد گفت آره منم یکم بحث کردم از خونه زدم بیرون بهم گفت میان خونه پسرشون گفتم باشه با پسرشون تنهاشون میزارم .....چرا مردا عقل ندارن خداااااا
با آمدنت هستی من کامل شد❤️جادوی طلسم دیوها باطل شد❤️در نقش فرشته انتخابم کردند❤️خندیدی و سوره ی علق نازل شد❤️من ریخته ام در رگ تو شیره ی جان❤️هی چرخ بزن در من و دل را بتکان❤️این همنفسی چه حس و حالی دارد❤️در پیکر من دو قلب دارد ضربان❤️انگار که من آدم دیگر شده ام❤️در نقش جدید مهربان تر شده ام❤️امروز تمام سخت ها آسانند❤️می گفت فرشته ای که مادر شده ام!