بابام ما رو بخاطر زن صیغه ای

بچها من ۲۶ سالمه بعد بابام پنچ ساله با یه زنه دوسته و در حد مرگ عاشق این زنه هست و ما چندتا بچه ایم و مامانمم از بابام طلاق نگرفته فقط جدا زندگی میکنه یک ساله متاسفانه مادرم واقعا احمقه کل پولاشو داده به بابام . بابامم از اون احمق تر هرچی داره خرج خراب بازی های این زن صیغه ایش میکنه و به ما به زور نون میده بخوریم ماها هممون مثل فقیر ها هستیم حتی لباس نو نداریم حتی با یارانه بیشتر زندگی میکنیم به بد بختی بعضی وقتا خوراکی میخره ولی خیلی پولداره خیلی خیلی و این زنه رو از سر تا پاشو طلا گرفته و زنه خیلی عقده ایه و خیلی مارو زجر داده و هروزم میره بیرون روزی ۵ میلیون یا بیشتر لباس و کفش میخره و ساندویچ میخوره و سیگار و مشروب و کلا خوشبخت شده و اینم بگم این زنه تا قبل اشنایی با پدرم یه شخص خیلی فقیر بوده ولی الان از خاک بلند شده با بابام. از همشون متنفرم نمیدونم چکار کنم بابام عین کودن ها میشینه برا این هرزه گریه میکنه میگه یه موقع ولم نکنه بره حتی زنه بهش بارها خیانت کرده اما بابام میگه تو فقط بمون با اینکه این زن واقعا پیر هست و واقعا سیاه و زشته قیافش حتی پیرمردها هم حاضر نیستن باهاش بخابن پیرزنه ترشیده هیچکس نگرفتتش اومده زندگی مارو ترکونده بچها کمکم کنید توروخدا بابام مارو بخاطر اون له کرده بارها منو از خونه انداخته بیرون بارها دعوامون کرده بحاطر دروغ های اون زنه هرچی میگه باور میکنه و گوش میده بهش...