امشب دختر عمه ام اومده خونه مون ازم سه سال کوچیکتره از دانشگاه اومد خواست بره شهرشون اومد خونه ما .
من دانشگاه نرفتم ، پشت کنکور بودم
اینقدر پز دانشگاه رفتن داد که اعصابم ریخت بهم
مامانم اینقدر ناراحت بود که همش توجیه میکرد
تو صحبتاش معلوم بود که چقدر ناراحته
قلبم شکست
تو رو خدا برام دعا کنید
من هر چی دعا میکنم انگار نه انگار
منم راهمو پیدا کنم برم دانشگاه
تو رو خدا نگید مکه دانشگاه چیه ، من واقعا تحصیلات دوست دارم