سلام دوستان یه توضیحی میدم.لطفا راهنماییم کنید که چه کنم.من۲ونیم سال پیش با کسی که خودم آشنا شده بودم ازدواج کردم که خانواده از پایه مخالف بودن و با خواهش و اصرار من راضی شدن.تو دوره عقد بودیم که دعوایی بین خانواده ها رخ داد و مادرش پاشد تو خونمون یه چک به من زد و برادرهای منم انداختنشون بیرون و رفتن.بعد نامزدم زنگ زد و داداشامو فحش داد که بیایید فلان جا دعوا اینام رفتن.و تا می‌خورده کتکش زدن و دادگاه پاسگاه و این ادهاها شروع شد.در نهایت خانواده گفتن باید طلاق بگیری و ۲ماه از نامزدم خبری نبود چند بار برادرش زنگ زد بهم که من جواب سربالا دادم بعدند وقت زنگ و پیام شوهرم شروع شد و فهمیدم نصف داستان های بعد دعوا که خانوادم بهم گفتن دروغ بوده که جلو خانوادم وایسادم و گفتم من طلاق نمیگیرم چرا این همه بهم دروغ گفتید.که با کتک خوردن از خانواده و زندانی شدن تو خونه مواجه شدم و گوشی و اتاقمو ازم گرفتن که راه ارتباطیم با نامزدم قطع بشه که من یه گوشی پنهونی داشتم با اون باهاش در ارتباط بودم.
گذشت چند بار پدرشوهرم و شوهرم و داداشش زنگ زدن که بیان عذرخواهی ولی خانوادم قبول نکردن.مامانم شده بود دشمن خونی نامزدم هی همه رو تحریک میکرد علیه شوهرم.تا اینکه یه روز با کتک منو بردن برای دادخواست طلاق که رفتم امضا کردم اومدم خونه و ۲روز بعد خونمون با یه بهونه ترک کردم و با نامزدم رفتیم یه شهر دیگه یه مدت و گوشی هامون خاموش کردیم بعد ۱ماه چند بار نامزدم به بابام زنگ زد
