سلام مهربونا من خیلی بدبختو بی زبونم میشه یچیزی بگین منو نجاتم بده ازین وضع؟؟
۱۷هفته و شش روز باردارم خیلی درد دارم واژنم،دنبالچم،لگنم ،
طول سرویکسم از ۴۵اومده رو ۳۲🥺
باید استراحت کنم خموراست نشم شیافتم میزارم هرشب .
خانواده خودم خیلی مراقبمن وقتی اونجام نمیزارن ی فنجونم جا ب جا کنم
مادرشوهرم یمدته اذیتم میکنه ...امروز پاشدم از خواب با کلی درد یه مرغو گزاشته تو زودپز و تمام بم گفت جارو برقی بزن خوته رو خونه هم بزرگ جارو سنگین اونو زدم برنجو زحمت نکشید درست کنه اونم من گزاشتم بپزه بعد اومدم دراز بکشم خودش تو اشپزخونه بود ابکش نکرد منو صدا زد پاشدم رفتم ابکش کردم دنبال دم کنی میگشتم گفت زیراجاقه تا کجا خم شدم براش ..کف اشپزخونه رو کلا گیلاس دون کرده بود همش لکه بود با دست دستمال کشیدم دردم هی بیشترو بیشتر شد اخه من چکار کنم ؟؟؟ب چ زبونی ب این بفهمونم؟؟
اینم بگم من باهاشون زندگی میکنم تا دوماه دیگه برم طبقه بالا از الان نگران اینم هستم هی از پله برو بیا برا خانوم کلفتی کن