از اول تعریف کنم براتون لطفا منطقی راهنمایی کنید و فک کنید اگ خودتون جای من بودید چیکار میکردید: عید متوجه یه چت تو تلگرام شوهرم شدم اولش انکار کرد و گف کسی نی رفیقمه و اینا منم میگفتمش چرا رفیقت تغییز جنسیت داده اسمشو گذاشته اتی؟؟؟ اونروزم خونه مادرشوهرم بودیم و مهمونم داشتن .نمخواستمم فعلا کسی بفهمه تا موضوعو ا زبون شوهرم بفهمم
خلاصه ازون انکار از من اصرار میگفتمش مگ نمیگی من اشتباه دیدم رفیقمه خو نشونم بده نشونم نمیداد میگف بهم اعتماد نداری میگفتم ن نشونم بده ک اصلا نشونمم نداد مادرشوهرم صدام زد ک سفره اینا بندازیم فرصت گیر اورده بود و چتارو پاک کرده بود.. من ب خواهرشوهرم تو اشپزخونه گفتم چون خیلی باهم راحتیم و طرفدار منه و تا الان خدایی طرف حقو گرفته و بی انصاف و بدجنس تیس گف غلط کرده بیشعور و اینا مادرشوهرمم فهمید ولی چیزی نگف
خلاصه دوباره برگشتم پیش شوهرم گف این دوس دختر قبلیم بوده و منم ک شمارمو عوض نکردم بهم پیام داده و ول کنم تیس بهش گفتم متاهلم هرازگاهی پیام میده این دو سه سالع. هر دو سه ماهی یبار شایدم بیشتر پیام میده دلم تنگه برات دوست دارم و ا این حرفا
گفتم جرا تا الان بهم نگفتی و پنهون کردی؟ چرا چت کردی باهاش گف میگفتم تو حساس میشدی و ... بهونه های الکی میورد . گفت گفتمش دگ پیام نده تهدیدش کردم گفته باشه حالا اگ دوباره پیام داد بهت میگم تا چند روز سرد بودم باهاش و همش میکف بهذا کاری نکردم خیانت نکردم اینا