۱۷سالمه تو زندگیم (خانواده خیلیییی سخت گیری دارم)یه روز خوش ندیدم
۱۲روز پیش(۲۰خرداد) بچگی کردم و با یه پسری که نزدیک مدرسم مغازه داشت اشنا شدمو باهاش رل زدم
دقیقا دوروز بعدش که امتحان داشتم رفتم مدرسه
و بعد امتخان رفتم مغازش یه نیم ساعتی موندم
ولی وقتی برگشتم دیدم سرویسم رفته
خودم اسنپ گرفتمو رفتم خونه وقتی رسیدم تو خونمون غوغا بود
اولش خواستم بپیچونم و یه دروغی بگم ولی بابام خیلی کتکم زد مجبور شدم راستشو بگم
با سیخِ کباب منو انقددددد کتک زد که نگو انقد محکم زد تو گوشم که گوشم سوت کشید و تا چندروز از بسکه درد داشتم خس میکردم پرده گوشم پاره شده
گوشیمو شکوند (الان با گوشیه داداشم دارم این تاپیکو مینویسم)
خلاصه زنگ زدم مامانبزرگم اومد سراغم و منو داداشم که از خودم کوچیکتره الان ۱۰روزه خونه مامان بزرگمیم
حالا اون روز دلم گرفته بود گفتم با مامانبزرگم برم خونه عمَم مامانم زنگ زده بود به مامانبزرگم گفته بود نباید بزاری پاشو از خونه بزاره بیرون
همه کتابامو اتیش زدن و دیگه نمیزارن برم مدرسه
تو خونه ام زندانیم
و هیچ امیدی واسه اینده ندارم چون مطمئنمممم نمیزارن برم مدرسه
الان دیگه خستم میگم قرص بخورم که بمیرم ولی بازم دلم نمیاد
شما جایه من بودین چیکار میکردین؟
خانوادم منو کاملا طرد کردن
و میترسم برم خونه چون منو کتک میزنن و دعوام میکنن
دیگه خسته شدم بسکه خونه مردم موندم
چکار کنم؟