لطفا بچه ها جواب بدید تا تعریف کنم
همه چی از موقعی شروع شد که خونمونو عوض کردیم..
خیلی جور نبودم..چون خونه قبلیمونو خیلی دوست داشتم..جایی نمیرفتم و از خونه بیرون نمی اومدم..ولی خب خریدای خونه رو با مامانم میرفتیم انجام میدادیم تا اینکه یک روز
خب
بگو گلم هستیم
بچه ها لطفا بیایید به نظرتون نیاز دارم
خب تا اين ك يه روز ؟
اخه يگو كسي نمياد سع ساعت وايسه تا تو تايپ كني
بگو ️هر كي اومد نظرشو ميده ديگ
دارم تایپ میکنم
خوب
رفتیم میوه فروشی..یه جوون خیلی خوش قیافه توش بود..چشم رنگی موهاش بور و رنگی و قشنگ
نگاش به نگاهم گره خورد..من اصلا تو این فازا نبودم عین خیالم نبود..ولی هعی سنگینی نگاهشو حس میکردم
هستید؟
نیستید ادامه اش بگم؟
من میگم ولی نظرتونو بگید..
هستیم
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
