میدونه داره براش یه خواهر میاد؟
خب بخوایی حساب کنی الان پسرمنم هیچ استقلالی نداره
خودم دستشویی میبرمش غذاشو به زور میدم جدیدا با خواهرم کنارنمیاد ولی باید به زبون بگیریش هرچی شما بیشتر باهاش لجبازی کنی اونم بیشتر باشما لجبازی میکنه
باهاش راه بیاد ولی بهش سواری ندید
هرچی میخواد همون لحظه نه باید براش اماده باشه
الان پسرپن وقتی میخواد قبل غذا یه خوراکی بخوره نمیزارم بخوره الان دیگه خودش متوجه شده تامیگم میخوام بهت غذابدم با لحن جدی خودش میگه اول غذا بعد خوراکی
تاغذاشم تموم نشه اجازه نمیدم اون خوراکی رو بخوره
باید اقتدار داشته باشی نزاری باگریه هاش چیزی رو به زور ازت بگیره گریه کرد بیخیال شو خودش اروم میشه ببینه به گریه هاش اهمیت نمیدی دیگه گریه هاشو جمع میکنه و چیزی رو نمیتونه با گریه ازتون بخواد