از اول زندگی مشترک م.هر چی پول نیومد دستم خرج پوشاک وخوراک میشد بچه شیر ب شیر داشتم چیزی برای وسیله خونه اضاف نمیومد...اهل مسافرت نبودیم .الان که فکر میکنم لنگ پنجاه ملیون هستیم میگم کاش اون موقع کمتر میپوشیدم سکه گرمی برمیداشتم الان گره از کارم باز میشد.خواهرشوهرم شرایط منو داره ولی پس انداز داره اصلا بخودش نمیرسه و همیشه کمک خرج همسرشه.حسودیم شد که چقدر با همسرش همدل هست من نتونستم اینطور حامی همسرم باشم
اعتدال باید باشه
اونجا که گفتی به خودش نمیرسه خوشم نیومد
بیخیال هرکس زندگی و مغز خودشا داره خودتا مقایسه نکن
کار شما درست تر بوده
در لحظه زندگی کنید
نه شما ، نه ایشون ... تعادل
ول کن اقلا تو ۴ صباح زندگی کردی خوشی کردی
اون حسرتش رو داره همیشه
اونجوریم خوب نیس ک ادم هیچ خرجی نکنه فقط فکر آینده باشه
پس جونی چی همش الکی بگذره
هرچی اندازه اش خوبه و باید تعادل رعایت بشه
همین که متوجه اشتباهتون شدید، شروع خوبیه
از اینکه قربانی بوده تو زندگیش شما بهش حسادت میکتی؟ از اینکه همیشه خودش رو ندیده جای حسادت داره؟ این همدل بودن نیست سنگ زیرین آسياب بودنه له شونه ندیده شدنه خواهر شوهر شما به خودش احترام نذاشته
صددرصد
اول از همه از خدا بخواین به مالتون برکت بده، پولدار بودن مهم نیس، برکت داشتن مهمه
دوم اینکه حتی موقع خرج کردن هم با لذت خرج کنید و خداروشکر کنید که این پول داشتید و تونستید چیزی بخرید
بعدشم تعادل باید داشت، هرچقد درآمدتونه حتما یه مقدارش پس انداز کنید
فکر اقتصادی داشته باشید
کوچکترین نمونه اش، اینه که مثلا همسرتون 500تمن بهتون پول میده برید میوه و سیفیجات بخرید، برید از جایی بخرید که قیمتش مناسبتره، بجای 500تمن، 350بشه، 150تمن پس انداز کنسد
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
