2777
2789
عنوان

نوستالژی و کار های بچه گیتون چیا بود ؟؟؟🤣🥲

| مشاهده متن کامل بحث + 602 بازدید | 67 پست

یادمه عروسک داشتم میذاشتم رو میز باهاش در دل میکردم از مامانم شکایت میکردم بعدش غذا میدادم بهش چون کثیف میسد میشستم میگفتم بچمو بردم حموم تمیز شد

موقع خوابیدن هم اون رو توو تختم میذاشتم خودم رو زمین میخوابیدم😑

بازیچه نشو سازنده بازی تو باش😉😊️                         میشه برام صلوات بفرستی❤

بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش!
پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم می‌خوای شروع کن.

مامانم یه دامل داشت میپوشیدم بعد خودمم یه لباس تور پفیداشتم تا کمرم میگشیدم میبستمش بعد دامن نیپوشیدم روش بعد با روبان رو سرمو میبستم کلیپس هم میزدم پشت کلم بعد ازین سیخ چوبیا میزدم تو موهام یه شالم میبستم دور بدنم دستامو میگرفتم زیرش ادای دونگی در میاوردم

پدر بزرگم باغ گردو داره ظهر که همه میخوابیدن منو خواهرم میرفتیم مشغوله گردو خوردن میشدیم پوستاشم پای درخت چال میکردیم پدر بزرگم میخواست درختا رو آب یاری کنه پای درختا روبیل میزنه همه پوست گردو ها رو میبینه اومد گفت ای پدر سوخته ها پس ظهر نمیخوابید میرید گردو میخورید ماهم نمیدونستیم چطور ماس مالیش کنیم یادش بخیر

اصن بذارین ی چی بگم پراتون بریزه 

اونقد اون زمان عاشق دونگی بودم ک حد و اندازه ای نداشت 

با دوستم ک همسایمون بود  ی گچ بزرگ پیدا کردیم و جلو در خونمون اسم دونگی رو نوشتیم قرار گذاشتیم از اسمش مراقبت کنیم و نذاریم کسی از روش رد بشه و پاشو بذاره روش 

وای خدا مث اوسکول ها هی کشیک می‌دادیم هر کی از اونجا رد میشد می‌گفتیم از اون ور رد شو ی صندلی هم گذاشته بودیم زیرمون..  حتی اون روز برا ناهار و شام هم خونه نرفتیم همش تو کوچه کشیک می‌دادیم با گریه فقط برا خوابیدن رفتیم

مهم نیس طرف چشمش کوچیک باشه یا درشت من آدم میشناسم نابیناست ، ولی محبت رو خوب میبینه ....ب زندگی ای ک آدما ب نمایش میذارن غبطه نخورین...یه فروشنده قشنگ ترین جنس هاشو تو ویترین میچینه  اگه جرعت حرف حق زدنو نداری لاقل برا کسایی کع چرت و پرت میگن دس نزن🤜 دوست عزیز تا وقتی ک خودتو ب خریت زدی نزدیکم نشو اطراف من طویله نیس...ی عده هستن وقتی بیکار میشن حالتو میپرسن شمام هر وقت بیکار شدین جوابشونو بدین....آدم خوبی باش اما وقتت رو تلف نکن ک اینو ب همه ثابت کنی... ب پای علف هرز هر چقدرم آب و کود بریزی برات میوه نمیاره پس مواظب باش برا چ کسی و چ چیزی وقت میذاری🌵🌱اگه همیشه فک کنی حق با توعه هیچی از زندگی یاد نمیگیری..... از دیروز بیاموز ، برای امروز زندگی کن و امید ب آینده داشته باش
اصن بذارین ی چی بگم پراتون بریزه  اونقد اون زمان عاشق دونگی بودم ک حد و اندازه ای نداشت  ...



🤣🤣🤣🤣🤣

بازیچه نشو سازنده بازی تو باش😉😊️                         میشه برام صلوات بفرستی❤
😂😂من از یه جایی به بعد ملکه میشدم  کجای کاری 😂😂😂  دونگی و جومونگم یادمه بازی میکردم ...

😂😂 ای جان حتما خیلی اذیت میشدی 

اما من با خواهرم اینکارو میکردم  همسن هستیم برای همین حیطه دیونه بازی هامون نزدیک بهم بود 

😂😂من دیگه تا پزشکی پیش روی‌ نکردم   اینقدر جالب بود بابام میگفت این غذا از چی درست شده ...

وااااایی دهنت سرویس من زمان یانگوم سه سالمم بود مامانم میگفت تو هی برای یانگوم گریه میکردی

ی چی دیگه هم بگم که حتی الان یادم میفته خجالت میکشم

همسایمون پسر بود من شش ساله اون تقریبا کلاس دهم اینا خیلی تیپ میزد همه هم ازش تعریف میکردن منم دیدم همه تعریف میکنن گفتم این شوهر عروسکمه بعد خندید من عصبانیرشدم گفتم نمیخواای؟

با دوستم قرار گذاشتیم اذیتش کنیم بهو هر دوتامون اون رو دیدیم هل دادیم دماغش شکست

تازگی ها رفته دماغش رو عمل کرده وقتی منو میبینه میگه ساهکار توعه ها🤣🤧

بازیچه نشو سازنده بازی تو باش😉😊️                         میشه برام صلوات بفرستی❤
😂😂 ای جان حتما خیلی اذیت میشدی  اما من با خواهرم اینکارو میکردم  همسن هستیم برای همین ح ...

😂😂😂نه همیشه تنها بازی میکردم فقط وقتایی که خالم می‌آمد خونمون با دختر خالم بازی میکردم اونم نصفش دعوا بود 

داداش دارم ولی اهل این چیزا نبود 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز