خواستم تجربیات خودمو به اشتراک بذارم که شاید کسی هم مشابه من باشه من دختر خیلی پر انرژی بودم در طول دوران نوجوانیم و خیلی سرخوش بودم و کلا همه از درکنار من بودن لذت میبردن پایه دلداریاشون خنده هاشون همه جوره بودم بعد از دوران مدرسه تا تقریبا همین یک ماه پیش درگیر افسردگی حاد شدم چون بیشتر دوران دانشجوییم هم توی دوران کرونا بود خیلی منزوی و گوشه گیر بودم با خودم کشمکش داشتم گریه های زیاد و احساس پوچی و بی خاصیت بودن و اینکه چرا مثل بقیه نیستم زود باورم و ... اعتماد به نفسمم اومده بود پایین چون من یه دختری بودم که همیشه مورد تمجید و تعریف بودم چه رفتاری چه اخلاقی و چهره بخاطر دوری از اجتماع اعتماد به نفسم به شدت اومده بود پایین به حدی هم حرف دیگران برام مهم بود که ۹۹ نفر تعریف میکردن یکنفر یه ایراد الکی ازم میگرفت اون ایراده تا ماه هاااا توی ذهنم میموند و توی ذهنم تبدیل به یه نقص بزرگش کردم به حدی که دوس نداشتم کسی منو ببینه به خودم که اومدم دیدم که بله یکی از همونایی که ایراد گرفته میدونه روی چی حساسم دوستش چون از من تعریف کرده با اون مقایسش کرده ازمن بدش میاد ازدرون و بیاد منو تخریب کنه دوباره که توی محیط اجتماعی قرار گرفتم و رفت و امدا برام عادی شد و نظر کسی برام مهم نیست چون باور کردم که من قرار نیست شبیه کسی باشم یا تحت کنترل حرف کسی به راحتی اون اشخاصو کنار میذارم نه خودمو هیچی از سلامت جسمی و روحیم بهتر نیست من خودمم و قبول دارم که توی خیلی از موارد نیاز به یادگیری و تمرین و اموزش دارم اما خوشحالم هرچند یک قدم پیشرفت کنم قبول کردم که جزپدر و مادر هییییچ کسی دوست نداره حتی ذره ای از خودشون بیشتر قدمی برداری پس فاصلمو با افراد رعایت کردم که هرکسی به خودش اجازه نده سر از قدم بعدیم در بیاره و اعتماد به نفسمو پایین بیاره نون و ابم که از کسی نیست خیلیا منتظرن که متوقف بشیم به خودم میرسم به دورو ورم میرسم هرکجا که برم قبلش اتوکشیده و مرتب میکنم رسمی و جدی صحبت میکنم لزومی نداره کسی اطزندگیم اطلاعاتی داشته باشه ادمای سمیو از خودم دور میکنم تا به ارامش برسم و عزیزترین افرادم تحت تاثیر عصبی شدنام قرار نگیرن قرار نیست کسی به من کمکی کنه جز خودم ادم همیکنه زیر منت کسی نباشه مطالعه ی زیاد داشته باشه بیشتر توی اجتماع باشه با رفتار ها و عقاید و افکار مختلف اشنا میشه خود به خود میفهمه اگه توی شرایط مشابهی قرار گرفت چیکارا کنه یا حتی کاری نکنه و سکوت کنه .
منم نوزده سالمه و بازه ی هیفده سالگی تا هیجده سالگی درگیرش بودم و دقیقا با همین دیدگاه تو و حذف ادمای سمی مثل قبل شدم. دوستای بد خیلی بدن واقعا برای ادم. ادمای سمی امیدوارم روزی موفقیتمون رو بشنون و بسوزن💕
بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش! پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم میخوای شروع کن.