امروز رفتم پاسپورت بگیرم یه آقایی کنارم وایستاده بود یهو خیلی خودجوش اومد فاز کمک کردن توی پر کردن فرم رو گرفت؛ هی اینجا اینو بنویس اونجا اونو بنویس.. گفتم مرسی میتونم پر کنم، این هی باز داشت ادامه میداد بعد خیلی با اطمینان گفت کشور مقصد رو هم باید بنویسی عراق!! بعد برگشتم گفتم چرا عراق؟! با یه حالت تو مخی و طلبکارانهای گفت مگه پاسپورت رو برای کربلا نمیخوای؟؟ اینجا واقعا میخواستم سر از تنش جدا کنم، گفتم خیر آقای محترم. بعد با یه حالتی که انگار کسی که پاسپورت رو برای مقصدی جز کربلا بخواد خرابه قیافشو در هم کرد و رفت اونور!!
یکم بعد خیلی اتفاقی دیدم یه چیزی پچپچ کرد در گوش یکی از کارمندا بعد همون کارمنده صدام زد گفت اجازه پدر لازمه برای پاسپورت، بعد من گفتم ۲۴ سالمه(قیافم خیلی کمتر به نظر میاد)، بعد یکم اِن و مِن کرد که حالا صبر کن و فلان.. گفتم یعنی چی خب سنم قانونیه برای پاسپورت!! خلاصه که حل شد وقتی دید موجهام..
کاش حداقل تو این هوای داغ سرتون رو توی باسن دیگران نکنید هموطنان عزیز :))) پشیمونم که بهش یه لوکیشن فیک شیطان پسند برای مقصدم مثلا تایلند نگفتم که بیشتر زخم شه مرتیکه عقدهای😐