حرفی که داغونتون کرد ولی تظاهر کردین چیزی نشده

پسره بهم گفت ادا دختر خوبارو درنیار واقعا دلم شکست من حتی تابحال یه انگشت بهم نخورده خداروشکر گم شد رفت 

دیگه بمن ن زنگ بزن ن پیام بده..

یادش بخیر نباشه:/ 

اینکه بهم گفتن شبیه حامله ها شدی (مجردم) فقط چاق شده بودم ولی واقعا قلبم شکست و من فقط نگاه کردم نتونستم جوابی بدم 

یا یبار خواستم پاشم یکی بشینه، بهم گفت تو که خودت چاقی

ه*ر *ز*ه ای..نمی ارزی اشغالی....وانمود کردم چیزی نیست فقط نگاه کردم بعدم اروم بلند شدم رفتم همین

بمیرم 🥺🥺

منم دیشب از کسی خوشم میومد اون روی منحرفشو دیدم بلاکش کردم الان خیلی بغضیم می‌دونم آدم درستی نیست و دختر بازه و کث. یفه چیکار کنم 😕

مثل این میمونه که بچه ای و چاقو میخوای و نمیدونی برات خطر داره

ای وای💔

بعضی دردهارو اگه نکشیده باشیم بازم میتونیم عمیقا درک کنیم

مثل این

چقدر نامردن دوتاشون💔💔💔

یک بلوز کادو واسه یکی گرفتم پوشید وقتی بهش دادم نیم ساعت بعدش  بهش خبر دادن که پخش ماشین پسرش را دزد برده جلو درهمونجا جلوی روی خودم بلوز را در آورد به دخترش گفت بیا اینو پرتش کن نکبتی این بلوز بوده این اتفاق افتاده خیییییلی ناراحت شدم خیلی

فقط چون حرف دلم رو زدم و یه بار دربرابر حرف های بی منطقش کوتاه نیومدم بهم گفت غیرقابل تحملی

بهش گفتم چرا موقع دعوا یه جوری رفتار میکنی که انگار دشمنت روبه روته

گفت به والله که تو بزرگترین دشمنمی

درصورتی که خیلییییی دوسش داشتم و هیچ وقت هیچ بدی ای بهش نکردم

به روم نیاوردم اما هنوزم یادم نرفته دیگه بعد این برام هیچی مثل قبل نشد

راشتی داشت بهم تجاوز میشد ولی خب خالم لحظه اخر رسید ولی وقتی فامیلا فهمیدن دقیقا به چشمام نگاه کردن گفتن حتما لباست بد بوده حتما تو عشوه اومدی براش اون لحظه یادمه اصلا نمیخواستم که زنده باشم با این حرفاشون 

رفتم در خونه خواهر ناتنیم براش نوبرونه برده بودم پسرش تو کوچه بود صداش زد گفت دم در کارت دارن صداش از تو خونه آمد کیه گفت خواهرت از تو خونه داد زد من که خواهر ندارم بعد کنجکاو آمد دم در گفت این که فلانیه اسممو گفت منم به روش نیاوردم از یک پدر بودیم مادرم زن دوم بود اما بعد از فوت همسر اول پدرم وازدواج همه بچه هاش ازدواج کرده بودن یک عمر فکر میکردم خواهریم اون لحظه خیلی دلم شکست