امروز واکسن دوماهگی بچه ام زدم. جای واکسن سفت و متورم و سرخ شده. بچه داره هلاک میشه چه غلطی کنم. شیر هم نمیخوره از شدت درد. کمپرس سرد هم از اولش گذاشتم
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
قطره استامینوفن بده و از این به بعد یادت باشه قبل از واکسن بهش قطره رو بدی
به قدری ساکتم حالا؛که انگاری؛درونم حکم؛ آتش بس،و حالِ چشمهایم خوب و آرام است.به قدری ساکتم انگار؛میان شهر قلبم صد هزاران مُرده دارد شعر میگوید..ببین من ساکتم، این بغض و این آشوب، از من نیست...دلم تنگ است؟ اصلا نیست کسی را دوست میدارم؟ نمیدارم رها، آرام و معمولی؛ شبیه کلّ آدمهامیان موجها چون قایقی؛ بی سرنشینم، بی سرانجامم نه فکری در سرم دارم،نه عشقی در دلم،آرامِ آرامم...- نرگس صرافیان 💓🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃💓
قطره استامینوفن بده و از این به بعد یادت باشه قبل از واکسن بهش قطره رو بدی
همه این کارها رو انجام دادم. ساعت ۹ واکسن زد. قبلش قطره دادم بردم . تا ۱۲ یه کم ناله میکرد و تیکه تیکه میخوابید. ۱۲ خوابش عمیق شد . بیست دقیقا ویس بیدار شد. با جبببغ. اومدم پوشک عوض کنم دیدیم وا ویلا باد کرده سفت و سرخ شده قد گردو کوچیک. شیر نمیخوره فقط جیغ میزنه. و فقط تو بغلمه
همه این کارها رو انجام دادم. ساعت ۹ واکسن زد. قبلش قطره دادم بردم . تا ۱۲ یه کم ناله میکرد و تیکه تی ...
خوب طبیعیه اما اگه تب داره نباید شما بغلش کنی ممکنه تشنج کنه ،کسی نیست کمک تون کنه
به قدری ساکتم حالا؛که انگاری؛درونم حکم؛ آتش بس،و حالِ چشمهایم خوب و آرام است.به قدری ساکتم انگار؛میان شهر قلبم صد هزاران مُرده دارد شعر میگوید..ببین من ساکتم، این بغض و این آشوب، از من نیست...دلم تنگ است؟ اصلا نیست کسی را دوست میدارم؟ نمیدارم رها، آرام و معمولی؛ شبیه کلّ آدمهامیان موجها چون قایقی؛ بی سرنشینم، بی سرانجامم نه فکری در سرم دارم،نه عشقی در دلم،آرامِ آرامم...- نرگس صرافیان 💓🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃💓
اگه درست بگم دمای بدن مادر باعث میشه دمای بدن بچه بالاتر بره
و حتی فکر کنم نباید شیر خودتون رو بهش بدین
اما در مورد تب مطمئنم که مادر نباید نوزاد رو بغل کنه
به قدری ساکتم حالا؛که انگاری؛درونم حکم؛ آتش بس،و حالِ چشمهایم خوب و آرام است.به قدری ساکتم انگار؛میان شهر قلبم صد هزاران مُرده دارد شعر میگوید..ببین من ساکتم، این بغض و این آشوب، از من نیست...دلم تنگ است؟ اصلا نیست کسی را دوست میدارم؟ نمیدارم رها، آرام و معمولی؛ شبیه کلّ آدمهامیان موجها چون قایقی؛ بی سرنشینم، بی سرانجامم نه فکری در سرم دارم،نه عشقی در دلم،آرامِ آرامم...- نرگس صرافیان 💓🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃💓