خیلی کم پیش میاد دقت کنم به رفتارای مادر شوهرم
و معمولا برام اهمیتی نداره که بخوام زوم کنم روی همه چی
ولی خب یکم فکرمودرگیر کرده این موضوع
من باردارم و توی اکثر مواقع بخاطر اینکه خیلی گرماییمبا تیشرت توی جمع خانوادگی همسرم بودم
خودم و همسرم مشکلی نداریم
تیشرتم نه خیلی گشاد بوده ونه خیلی چسبون در حدی که یه کوچولوشکمممعلوممیشد (یه کوچولو مثل کسی که نفخ داره شکمش یکم مشخص میشه)
خلاصه دیروز مادر شوهرم یه پیرهن بهم دادوگفت اینو برای خودمخریدمولی یه بار بیشتر نپوشیدم اندازم نبود گفتم بدمش به تو بارداری راحتی باهاش
قسم و ایه که بخدا نو هست و این حرفا لبخند زدمگفتمخیلی ممنونم
بعد گفت راستیتش من سختمه جلوی خواهرامبا تیشرت میگردی الان میگن حتما لباس دیگه و لباس بارداری نداره
منم خندیدمگفتم اتفاقا کلی لباس دارممن که همه لباسام لانگ و فیری سایز و گشاده اما دوست دارم با تیشرت باشمچون با تیشرت راحتترم هوا همگرمه نمیتونم لباس روهمدیگه بپوشم و یه بار دیگه تاکید کردم که با تیشرت راحتترم
و اونم گفت حالا این لباسو ببر تو خونه راحتی بپوش بلنده زیرش شلوار همنپوشیدی خوبه خنکه
گفتم باشه
…