ویروس شبیه انفولانزا گرفته بود ی هفته افتاد صحبت خیلیییی کم داشتیم دیدن در حد ی دقیقه اونم حرف نمیزد میکفت حال نذارم.خیلی بهم سخت گذشت اما هیچی نگفتم گفتم مریضه اشکال نداره.الانم خوب شده میاد پیشم ی جوری سرد سلام میکنه پشیمون میشم از اومدنم.ی جوری برخورد میکنه انگار همسایش پیشش نشسته.خسته شدم دیگه گفتم حداقل خوب میشه جبران میکنه ولی انگار دختر ۱۴ساله ناز داره.دیشب کلی گریه کردم.چیکار کنم؟
چقد از این مدل مردا ببخش بدم میاد
اصلااا به روش نیار بزار فکر کنه برات مهم نیس
بعضی وقتا از قصد اینطوری میکنن حساست کنن
شوهرته
بگو چیشده عزیزم چیزی ذهنتومشغول کرده
تو فکری کم حرف شدی🙁
عین شوهر من
این تازگیا اینطوری شده
خب اینم کاملا قبول دارم اینکه همش زن بره
رفیقم دقیقا همینطوره شوهرش به شدت کینه ایی مثلا یه هفته قهره این میگفت من خسته میشم مجبور میشم برم اشتی چون واسه شوهرشم مهم نیس و الان شوهرشم عادت کرد
ولی خب من منظورم اینه پنج بار شوهر اشتی کرد یبار تو اشتی کن
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
