خلاصه ک من چندبار بهش گفتم کمکت میکنم حالتو خوب کنی ولی گفت حسش نیست و نمیشه و از این حرفا
منم باهاش کات کردم ک اذیت نشم از رفتاراش ولی الان حس بدی دارم ک توی اون شرایط بد رهاش کردم من خودمم قبلا اینجوری بودم یه حالت افسرده داشتم و اون تایم میخواستم باهاش کات کنم ک اذیت نشه ولی اون گفت کنارت میمونم
الان نمیدونم چیکار کنم بهش پیام بدم یا نه میترسم از یه طرف فک کنه ادم اویزونیم ک نمیتونم پای حرفم بمونم از یه طرفم بی نهایت دلم براش میسوزه و احساس گناه میکنم من واقعا دوسش دارم با همه چیزش ساختم اون میگفت دیگه بی حس شده نسبت به همه چیز میگفت الان رفتنت برام عادیه چون عادت شده برام اتفاقای بد