من با اینا تو یە ساختمون باشم خودم خودمو سە طلاقە میکنم میرم واسە همیشە
تو چرا انقد سادەای هر روز بە یە بهونە دکشون کن برن چطور اونا خجالت نمیکش تو هم نکش مگە بچەهاشون رفیقتن هم سنتن چی کە شدن وبال گردنت واقعا کە
من جات بودم میگفتم دروغ گفتن چون خودشون میخوان پیتزا بخورن به شماها نمیخوان بدن 😁
اصلا درو باز نکن زنگ بزن به جاریت بگو بچه هارو صدا کن میخوام برم حمام یه بار بگو میخوام برم بیرون یه بار بگو مهمون دارم و... وقتی هربار بهانه بیاری و درو باز نکنی دیگه نمیان
وقتی بفهمن مهمون نداشتی حمام نرفتی بیرون نرفتی میفهمن بهانه کردی
قبل از اینکه اونا بیان شما بچه هاتو بفرست اونجا بگن ما دوست داشتیم بیایم اینجا.
یا مثلا اگه اومدن هر بار یه بهونه بیار بگو بچه هام کلاس آنلاین دارن الان سر کلاسن ، یا مثلا تایم مطالعشونه.
گاهی هم میتونی راهشون بدی و بعد از نیم ساعت یکساعت با بچه های خودت بفرستیشون بگید حالا یه کمم برید اون ور بازی کنید من کار دارم تو خونه
ببین کلا آدما با هم فرق دارن
جاریت جوریه میتونه خونه مادرشوهر و خواهر شوهر راحت باشه تو بیشتر تو خونه خودت راحتی با شاغل بودن راحتی
اگه میبینی اونجا اعصابت به هم میریزه برید جای دیگه
ان شاءالله جور شه چون آرامش مهم ترین چیزه به نظرم
از قدیم گفتن دوری و دوستی
دق میکنم
بچه هاشون قبول نکن
منم همین مشکلو داشتم دیدم مادر که نمی فهمه وقتو بی وقت بچه رو می فرسته خونه ما دیگه درو باز نکردم زنگ در ورودیم قطع کردم چون اینقدر زنگ میزد که اعصابمو خورد می کرد در نهایت دیگه نیومد
درو باز نکن
