عروسی رودابه و فرهان برگزار شد.
بعد رودابه به ملکه گفت بیا پام رو ماساژ بده
عقرب پای رودابه رو نیش زد.
فردایش رستم با رودابه تنها تووی اتاق بودند ملکه میخواست برود خونه اوس رحمان، دیدشون اما شک نکرد. وقتی رفت خونه اوس رحمان حالش بد شد خونریزی کرد
همون موقع فرهان هم اومد.
بقیه اش نمیدونم