ما شهرمون رسمه مادر دختر واسه نوه اش سیسمونی میگیره
من خودم واقعا از این رسم چرت بدم میاد ولی چون قبلا مادرم برای همه ی خواهرام گرفته گفت باید برای تو هم بگیرم و منم قبول کردم پس لطفا جبهه نگیرید
بعد من موقع عقدم ی بار که دانشگاه بودم اومدم دیدم یه نیسان دم خونمون پارکه و داره ازش کلیییییی وسایل پیاده میشه دیدم خانوادم بدون حضور من رفتن واسم جهیزیه گرفتن اون موقع خیلی ناراحت شدم و هیچ کدوم از وسایلارو نگاه نکردم و متنفر بودم ازشون اخه خودم کلی برنامه داشتم حالا بماند دستشون درد نکنه انصافا مامانم تا ریزترین و بهترین وسایل رو واسم گرفته بود و کم نزاشت.
وقتی فهمیدم حاملم خودم مامانم منو برد بازار واسه سیسمونی
و فقط میخواستیم از هزینه ها خبر داشتیم و جنسیت بچه هنوز مشخص نبود
از اونجایی که اخلاقشو میدونستم گفتم مامان توروخدا بدون من چیزی نخری گفت ن بابا مگه میشه خودتم باید باشی
حالا ی هفته رفته بود مشهد اومده دیدم تا ناخن گیر و خریده و هر چی لباس لازم بوده خریده یعنی همهههه چیو گرفته فقط کمد و تخت مونده من بخوام نظر بدم 😔😔
دستش درد نکنه صدبار ازش تشکر کردم ولی واقعا دلم یه جوری شد از بعضی لباسا خوشم نیومد خب هر کس سلیقه ای داره من دوست داشتم واسه بچم خودم انتخاب کنم خب خیر سرم مادرم ذوق دارم
اونجا خودمو خیلی ذوق زده نشون دادم ولی واقعا ناراحتم از مادرم که انگار هیچ وقت قرار نیست منو آدم حساب کنه 🥲🥲🥲